صفحه ١٤٣

مى كنيد، نه معنى بودنِ در دنيا را خواهيد فهميد و نه معنى رفتن از اين دنيا را.
قبلًا عرض شد، حكما روشن كرده اند كه هر چيزى كه مقول به تشكيك باشد، از سنخ وجود است و نه از سنخ ماهيت، و انسانيت شدّت و ضعف برمى دارد و مقول به تشكيك است، و لذا از سنخ وجود است، مثل علم و حيات كه تشكيكى است و شدّت و ضعف برمى دارد، و گفتيم هر چيز كه شدّت و ضعف برمى دارد، يك مادون دارد و يك مافوق، و موجود مادون، وجودش را از مافوق مى گيرد، پس انسانيت هم كه شدّت وضعف برمى دارد، يك مافوق دارد كه عين انسانيت يا انسان كامل است و بقيّه هر چند بهره از انسانيت دارند، از انسان كامل مى گيرند و او داراى جميع مراتب و مقامات انسانى به صورت تامّ و تمام است.
در مقايسه انسان كامل با انسانيت بقيّه انسان ها، مى توان نور بى رنگ را با نور سبز مقايسه كرد؛ نورِ بى رنگ شدّت و ضعف برمى دارد، نور بى رنگ چه ضعيف باشد و چه شديد باشد جامع هفت نور است، در عين وحدتِ آن هفت نور در نور بى رنگ؛ ولى نور سبزچه شديد باشد و چه ضعيف- يكى از هفت نورى است كه در نور بى رنگ هست. ارتباط با امام زمان (عج) هم در عين ارتباط ضعيف و شديد، ارتباط با وجود جامعى است كه همه كمالات انسانى را به صورت جامع دارد و مقامش مقام جامعيت اسماء الهى است، ولى حتّى ارتباط با ملائك، ارتباط با حقيقت جامع نيست، چون ملائكه (عليهم السلام) هر كدام حامل يكى از اسماء الهى هستند، مثل نور سبز است. پس هر كس هر قدر هم رياضت بكشد، اگر حاصل