صفحه ٨٧

آثارى بس ويران‌‌گر دارد كه فعلا مجال پرداختن به همه آنها وجود ندارد. در اين جا تنها با توضيح اصل اين شبهه و بيان صريح برخى زواياى پنهان و لوازم آن، قضاوت را به عهده خود شما مى‌‌گذاريم.
از آن جاكه بحث ما در خصوص قرآن كريم است شبهه مذكور را در خصوص قرآن مورد بحث و بررسى قرار مى‌‌دهيم. اين شبهه در مورد فهم قرآن كريم به اشكال گوناگون و در سطوح مختلف مطرح مى‌‌شود. گاه چنين گفته مى‌‌شود كه بعضى از آيات قرآن كريم تفسيرهاى مختلف دارد و مفسرين در تفسير و تبيين آنها اتفاق نظر ندارند و ما هر قدر هم تحقيق كنيم تا نظرى صايب كه بيانگر منظور واقعى قرآن باشد، به دست آوريم، در نهايت تنها تفسير و نظر يكى از مفسران را خواهيم پذيرفت كه طبيعتاً ديگر مفسران آن را نظر قرآن نمى‌‌دانند. بنابراين، دست‌‌يابى به منظور واقعى قرآن ميسّر نيست.
طبيعى است القاكنندگان اين شبهه در صددند تا با القاى تفكر مذكور كسانى را كه از قوت فكر و انديشه‌‌اى توانا برخوردار نيستند و قدرت تحليل و پاسخ‌‌گويى و مطالعه كافى در معارف دينى ندارند دچار ترديد كنند. آنها بر اساس پندارهاى غلط فكر مى‌‌كنند بنيان‌‌هاى فكرى و اعتقادى مسلمانان بر اساس تقليدِ كوركورانه استوار شده است كه با اين تخيل‌‌آفرينى‌‌ها ويران مى‌‌شود. آنان چون خوب مى‌‌دانند آن گاه كه فكر و عقل و منطق مطرح شود تنها قرآن و معارف اين كتاب الهى است كه مورد تصديق عقل سليم ومنطق صحيح قرار مى‌‌گيرد و هر انسان حق‌‌طلب با صدق دل آن را مى‌‌پذيرد، سعى كردند شبهه مذكور را به صورتى عميق‌‌تر مطرح كنند تا به زعم خود ضربه‌‌اى اساسى به تفكر دينى زده باشند. غافل از آن كه انديشه‌ورزان تيزهوش مسلمان با تحليل تفكر آنان، به پيامدها و لوازم باطل اين نوع تفكر، كه سرانجامى جز فروغلطيدن در ورطه شكّاكيت ندارد، پى خواهند برد.
به هر حال از طرح شبهه مذكور به شكلى كه بيان شد چنين برمى‌‌آيد كه طرح‌‌كنندگان شبهه معتقدند قرآن كريم داراى واقعياتى ثابت است ولى چون مفسران در تفسير قرآن اتفاق نظر ندارند، دست ما از مقصود واقعى قرآن كوتاه است. بنابراين استفاده از قرآن ممكن نيست و بايد آن را كنار گذاشت.