مستمر، راه استفاده از معارف قرآن را براى طالبين سعادت همچنان باز نگه داشته است. هر چند معاندان و دنياپرستان در طول تاريخ در صدد برآمدهاند تا مردم را از نور هدايت الهى كه در مكتب اهلبيت(عليهم السلام) تجسم مىيابد خاموش كنند؛ لكن قرآن مىفرمايد هرگز بدين كار موفق نخواهند شد: يُريدُونَ لِيُطْفِئُوا نَوْرَ اللهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُون(21).
از اين جهت حضرت على(عليه السلام) قرآن را به چراغى كه هرگز از فروزش آن كاسته نمىشود و به خاموشى نمىگرايد تشبيه مىكنند.
معارف قرآن چنان عميق و گسترده است كه هر قدر آشنايان به علوم اهلبيت در باب آن بينديشند در هر گامى به معرفت و نكتهاى تازه دست مىيابند و از آنجا كه اين كتاب آسمانى نسخهاى از علم الهى است هر قدر تشنگان حقيقت از آب زلال حقيقتِ آن بنوشند نه تنها خسته و دلزده نمىشوند كه به حقايق آن تشنهتر مىگردند. از همين روست كه مىبينيم اولياى خدا و عارفان به حقيقت قرآن سعى مىكنند با تلاوت آيات الهى در نماز و تدبّر در آنها، روح خود را تلطيف نمايند و بيش از پيش خويش را در معرض الهامات خداوندى و بارش معارف بىپايان الهى قرار دهند. قرآن خورشيد فروزندهاى است كه معارف آن پايانناپذير و فروزندگى آن ابدى است؛ زيرا اين كتاب آسمانى مانند درياى عميقى است كه رسيدن به قعر و ژرفاى آن جز براى پيامبر(صلى الله عليه وآله) و ائمّه معصومين(عليهم السلام) كه به «علمالكتاب» آگاه هستند ميسّر نيست و هر كس و هر جامعهاى بخواهد با قرآن و كلام الهى آشنا شود و زندگى فردى و اجتماعى خود را بر اساس رهنمودهاى اين كتاب آسمانى سامان دهد راهى جز تمسك به قرآن بر اساس تفسير و تبيين پيامبر(صلى الله عليه وآله) و ائمّه معصومين(عليهم السلام) و الگو قرار دادن سيره و روش آنها ندارد. براى تأييد اين مطلب تنها به بخشهايى از دو روايت اشاره مىكنيم.
امام صادق(عليه السلام) مىفرمايند: وَ نَحْنُ قَنادِيلُ النُّبُوَّةِ وَ مَصابِيحُ الرِّسالَةِ وَ نَحْنُ نُوْرُ الاْنْوارِ وَ كَلِمَةُ الْجَبّارِ وَ نَحْنُ رايَةُ الْحَقّ الَّتِى مَنْ تَبِعَها نَجى وَ مَنْ تَاَخَّرَ عَنْها هَوى وَ نَحْنُ مَصابِيحُ الْمِشَكَاةِ
قرآن در آیینه نهج البلاغه
فصل اول / جایگاه قرآن در جامعۀ دینی