صفحه ١٢٤

فتنه شناخته مى‌‌شود عبارت است از هواهاى نفسانى. فتنه‌‌هايى كه در دين واقع مى‌‌شود از هواهاى نفسانى و اميال و اغراض دنيايى سرچشمه مى‌‌گيرد. آنان كه با تحريف معارف دينى مردم را به گم‌‌راهى مى‌‌كشانند كسانى هستند كه داراى روحيه تسليم و بندگى در مقابل خداى متعال نيستند، يا در اثر القائات و وسوسه‌‌هاى شيطانى روحيه تسليم و بندگى را از دست داده‌‌اند.
روحيه تسليم و بندگى اقتضا مى‌‌كند انسان در مقابل خدا و دستورات او تسليم و در عمل و گفتار پاى‌‌بند شريعت و ارزش‌‌هاى دينى باشد. وجود اين روحيه از آن جهت لازم است كه ممكن است بسيارى از دستورات شريعت و دين با خواسته‌‌هاى نفسانى انسان موافق نباشد و انسان با طوع و رغبت حاضر به پذيرش و عمل بر طبق آنها نباشد. انسان‌‌ها در چنين مواردى دايماً بر سر دو راهى هستند و ناگزير مى‌‌بايد يك راه را انتخاب كنند؛ يا خواسته خدا و شريعت را برگزينند و با هواى نفس مخالفت كنند، يا هواى نفس و خواسته خود را بر خواست خدا و ارزش‌‌هاى دينى مقدم بدارند. كم نيستند انسان‌‌هايى كه در اين امتحان بزرگ خواسته‌‌هاى نفسانى بر آنها غلبه مى‌‌كند و با تحريك و وسوسه شيطان خواهش‌‌ها و اميال نفسانى را بر خدا و ارزش‌‌هاى دينى مقدم مى‌‌دارند. در اين ميان، برخى از اين گروه اين روحيه و شهامت را دارند كه به صراحت بگويند ما خود را پاى‌‌بند اعتقادات دينى و ارزش‌‌هاى آن نمى‌‌كنيم، البته در صدد تحريف و ضديت با ارزش‌‌هاى دينى هم نيستيم. اين نوع برخورد با دين، فتنه در دين محسوب نمى‌‌شود و چنين روحيه‌‌اى منشأ فتنه نيست؛ زيرا در چنين فرضى كسى با فريب‌‌كارى به گم‌‌راهى كشيده نشده است.
زمانى فقدان روحيه تسليم و بندگى در مقابل خدا و دستورات الهى منشأ فتنه در دين مى‌‌شود كه فاقدان آن در صدد برآيند تا با توجيهات واهى، دين را طبق خواسته‌‌هاى نفسانى خود تفسير كنند.
چنين انسان‌‌هايى به ويژه اگر از نظر موقعيت اجتماعى در مقامى‌‌باشند كه عده‌‌اى ممكن است از آنها حرف‌‌شنوى داشته باشند، بيش‌‌تر از هر كس ديگر مورد طمع شياطين هستند؛ زيرا اين اشخاص خواسته‌‌هايى دارند كه از يك طرف شريعت و دين