صفحه ١٧٩

حالت کسالت نماز به جا نمی آورند». این کسالت از آن روست که اینان در باطن ایمان ندارند و تنها به ظاهر برای حفظ منافع خویش اظهار میکنند که ایمان دارند. این اظهار ظاهری اسلام آنان را از لحاظ فقهی در زمره مسلمانان قرار میدهد و جان و مال آنان را حفظ میکند؛ اما در قیامت سودی به حال آنان نخواهد داشت و حقیقت ایمان قلبی که موجب نجات و سعادت انسان خواهد شد این است که انسان هر آنچه را خدا فرموده است از ژرفای جان بپذیرد؛ خواه امر خدا را به تفصیل بداند و خواه تفصیلا بدان آگاهی نداشته باشد. ممکن است انسان به طور تفصیلی امر خدا را نداند، اما در دل معتقد باشد که همه اوامر و نواهی الهی حق است. در این مرحله است که افراد بسیاری توان ادامه راه را ندارند؛ زیرا نمی توانند برخی احکام را در قلب خود بپذیرند و در امتحان ایمان مردود میشوند. چنین کسانی در باطن کافرند؛ زیرا برخی از احکام خدا را نپذیرفته اند ایمان واقعی پذیرفتن بدون استثنای همه چیزهایی است که از سوی خداوند نازل شده است.
بنابراین آنجا که صدیقه طاهره علیها السلام میفرماید: إِن تَكْفُرُواْ أَنتُمْ وَمَن فِي الأَرْضِ جَمِيعاً فَإِنَّ اللّهَ لَغَنِيٌّ حَمِيدٌ؛ «اگر شما و همه مردم روی زمین کافر شوید، پس به راستی خداوند، بی نیاز و شایسته ستایش است»، اولا باید توجه داشت که حضرت آیه ای را بی مناسبت تلاوت نمی فرماید. حضرت میخواهد به مخاطبان خویش اعلام کند که برای آنها احساس خطر کفر میکند؛
ثانیا در اینجا مقصود کفری است که در مقابل ایمان قرار دارد و این بدان معناست که آنها با اصرار بر خطای خود، دیگر در آخرت اهل نجات نخواهند بود؛ گرچه در ظاهر مسلمان به شمار می آیند و جان و مالشان محفوظ است؛ چنان که در صدر اسلام با منافقان همین گونه رفتار می شد. خدای متعال آشکارا رسول خویش را از بی ایمانی منافقان آگاه ساخته است: