صفحه ١٩٢

میتوان حدس زد که پس از سخنان زهرای بتول علیها السلام که جملاتی از آن بسیار کوبنده، محرک و موجب تهییج احساسات و عواطف مردم بود، چه فضایی بر آن مجلس حاکم شده بود. در لابلای سخنان فاطمه علیها السلام از قیام مسلحانه سخن به میان آمده بود و حضرت از گروه انصار خواسته بودند که با سلاح از حق ایشان دفاع کنند. بی شک آرام کردن چنین فضایی به هنر فراوانی نیازمند است. از این رو کسی که در مقام خلافت قرار گرفته بود با زیرکی خاص و با لحنی بسیار محبت آمیز با اهل بیت علیهم السلام سخنرانی اش را آغاز کرد. این واکنش به راستی نشان نبوغ این افراد در چنین مسائلی است. وی در پاسخ حضرت مطالبی را بیان کرده است که به راستی باید روان شناسان روی آن کار کنند و نکات روان شناختی آن را استخراج کنند؛ زیرا در آن فضا برای آرام کردن مردم ممکن نبود بهتر از این سخنرانی کرد. در ادامه، سخنان وی را از نظر میگذرانیم تا قدری با لحن کلام وی آشنا شویم. پس از آن، نکته هایی را در این باره بیان خواهیم کرد.

2 . تدبیری برای خنثی کردن تاثیر سخنان فاطمه علیها السلام
شخصی که در مقام خلافت قرار گرفته بود عبدالله بن عثمان نام داشت و کنیه وی ابوبکر بود. وی در پاسخ حضرت زهرا علیها السلام میگوید: یا بِنْتَ رَسُولِ‏اللَّهِ! لَقَدْ کانَ اَبُوکِ بِالْمُؤمِنینَ عَطُوفاً کَریماً، رَؤُوفاً رَحیماً، وَ عَلَى الْکافِرینَ عَذاباً اَلیماً وَ عِقاباً عَظیماً » «ای دختر رسول خدا، به راستی که پدرت با مومنان دل سوز، سخاوتمند، رئوف و مهربان بود، و بر کافران عذابی درناک و عقابی عظیم بود».
ابوبکر قصد دارد با این سخنان خشم حضرت را فرو بنشاند و بگوید: شما باید مثل پدرتان با مهربانی با ما رفتار کنید و سخنان تند و سخت بر زبان