صفحه ٩٢

«زبان» جارى ساخت. یا تشهد و سلام و سایر اذكار نماز حتماً باید با زبان ادا گردد و صرف توجه قلبى كافى نیست و تكلیف واجب را از گردن انسان ساقط نمى‌كند.
بنابراین سخنانى نظیر این‌كه «هدف اصلى توجه قلبى است و این اذكار مقدمه آن هستند و اگر كسى بتواند بدون ذكر لفظى، ذكر قلبى داشته باشد همان كافى است» مطالبى باطل است كه گوینده آن یا غافل و جاهل است یا اغراض و اهدافى سوء در سر دارد. این حرف نظیر همان سخن است كه بعضى مى‌گویند: «دل باید پاك باشد، تقیّد به دستورات شرع و حلال و حرام مهم نیست!!» در نظر اینان اگر دل انسان پاك باشد هرچه هم گناه و معصیت بكند چندان اهمیتى ندارد! در خصوص بحث ما شواهد متعددى از كلمات و سیره عملى اهل بیت(علیهم السلام) در دست داریم كه آنان ذكر لفظى را لازم مى‌دانستند. روایتى از امام صادق(علیه السلام) نقل شده كه آن حضرت در مورد پدر بزرگوارشان امام باقر(علیه السلام) مى‌فرمایند: پدرم زیاد ذكر مى‌گفت. هنگامى كه در راهى، پیاده همراه او بودم ذكر خدا مى‌گفت... حتى هنگامى كه مردم با او سخن مى‌گفتند این امر مانع از ذكرش نمى‌شد و من پیوسته مى‌دیدم كه زبانش به سقف دهانش چسبیده و «لا اله الا اللّه» مى‌گوید.(1)
آیا كسى مى‌تواند پیرو ائمه اطهار(علیهم السلام) باشد و این قبیل روایات را نادیده بگیرد؟ توجه و ذكر قلبى ما هر چقدر هم كه قوى باشد از امام باقر و امام صادق(علیه السلام) قوى‌تر نیست. وقتى آن بزرگواران ذكر لفظى داشته‌اند، آیا ما مى‌توانیم بگوییم ذكر لفظى لازم نیست و فقط ذكر قلبى كافى است؟!