صفحه ٧٥

مُهر مى‌زند، كارشان به جایى مى‌رسد كه به جهل و شك خود افتخار مى‌كنند و دیگران را نیز به شك در همه چیز دعوت مى‌كنند! در نزد اینان شكاكیت نه یك منقصت، كه یك هنر است!
به راستى چه خطرى از این بالاتر كه انسان نه تنها از راه و رسم خدا، كه حتى از اسم خدا هم نفرت پیدا كند در حدى كه حتى تحمل شنیدن نام خدا را نیز نداشته باشد؟! همه ما در معرضیم و باید كاملا مراقب باشیم و از خدا بخواهیم تا در چنین ورطه‌هاى سقوطى نیفتیم.
چگونه خود را از این خطرها مصون بداریم. ما كه بحمداللّه به صورت مسأله توجه كرده‌ایم و پس از طرح مسأله، آن را حل كرده و به پاسخ صحیح نیز رسیده‌ایم و قلباً هم آن را پذیرفته و به آن ایمان آورده‌ایم، چه غفلت‌هاى دیگرى ممكن است در مسیرمان باشد؟ باید با یك بحث آسیب‌شناسانه، عواملى را كه ممكن است موجب غفلت ما شوند، بشناسیم تا مراقب آنها باشیم و از آنها اجتناب كنیم. هم‌چنین شناسایى عواملى كه مانع ایجاد غفلت مى‌شوند یا غفلت را رفع مى‌كنند، مى‌تواند در این راه براى ما بسیار مفید و مؤثر باشد.