صفحه ٦٢

بیرون بیاید. مادامى كه انسان پرده غفلت را كنار نزده باشد نه تنها تزكیه‌اى رخ نخواهد داد، كه اساساً انسان جایگاه خود در جغرافیاى هستى را نیز در نخواهد یافت. در برخى از آیات قرآن علت محرومیت انسان از سعادت و گرفتار شدنش به شقاوت، همین عامل «غفلت» دانسته شده است: وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثِیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُون؛(1) و در حقیقت، بسیارى از جنیان و آدمیان را براى دوزخ آفریده‌ایم. [چرا كه ]دل‌هایى دارند كه با آنها [حقایق را ]دریافت نمى‌كنند، و چشمانى دارند كه با آنها نمى‌بینند، و گوش‌هایى دارند كه با آنها نمى‌شنوند. آنان همانند چهارپایان بلكه گمراه‌ترند.
در این آیه مى‌فرماید، سرانجام بسیارى از جنیان و انسان‌ها عذاب جهنم خواهد بود. در توجیه و چرایى این مسأله، سه عامل را برمى‌شمرد: 1. قلب دارند، ولى از آن براى درك حقایق استفاده نمى‌كنند؛ 2. چشم دارند، ولى آن را در مسیر بصیرت به كار نمى‌گیرند؛ 3. گوش دارند، ولى شنوایى ندارند. یكى از مهم‌ترین علل و اسباب شقاوت، استفاده درست نكردن از ابزارهاى شناخت و معرفت است. كسانى كه از این ابزارها در جهت رسیدن به حقیقت استفاده نمى‌كنند، مثل چهارپایان هستند. چرا؟ چون حیوانات هم گوش و چشم و این قلب صنوبرى را دارند اما با استفاده از آنها به «معرفت انسانى» دست پیدا نمى‌كنند. اگر انسان از آن ابزار شناختى كه مایه اصلى اختلاف بین او و حیوانات است استفاده نكرد، در حد یك حیوان تنزّل پیدا مى‌كند.