صفحه ٢٣٦

كه عذاب‌هاى آخرت تا چه حد سخت و دردناك است، ولى با این حال چنین عرضه مى‌داشتند كه خدایا! تحمل آن عذاب‌ها آسان‌تر از تحمل درد فراق و دورى از تو است!
اجمالا، اگر بخواهیم كمى به فضاى این‌گونه مطالب نزدیك شویم، باید به رابطه محبتى كه بین محب و محبوب وجود دارد توجه كنیم. كسانى كه كمابیش با عوالم محبت آشنایى دارند، مى‌دانند كه بزرگ‌ترین نیاز یك محب و عاشق این است كه مورد توجه محبوب و معشوق خود قرار گیرد و به وصال محبوب خود برسد. «وصال» در مقابل «فراق» است، و اگر كسى از فراق خدا مى‌نالد، حتماً معناى وصال خدا را نیز درك كرده است. از این رو وقتى امیرالمؤمنین(علیه السلام) مى‌فرماید: «گیرم كه بر عذابت صبر كردم، با غم فراقت چه كنم» معلوم مى‌شود آن حضرت، لذت وصال الهى را چشیده كه براى از دست دادن آن و تبدیلش به فراق این‌گونه ناله مى‌زند! براى درك معناى وصال نیز باید اهل عالم محبت بود. كسانى كه با این عالم سر و كار دارند، مى‌دانند كه گاهى چنان رابطه‌اى بین محب و محبوب برقرار مى‌شود كه احساس مى‌كنند هیچ چیز بین آنان حایل نیست. این همان حالت «وصال» است. در این‌حال، هر كس به اندازه مرتبه محبت خود و به اندازه كمال وجودى محبوبش، آن‌چنان لذتى مى‌برد كه با هیچ كلمه‌اى قابل وصف نیست.
كسانى كه مرتبه‌اى از محبت الهى را داشته باشند و مزه محبت او را چشیده باشند، هیچ چیز دیگرى براى آنها ارزش ندارد! چنان‌كه در همین مناجات المحبین، امام سجاد(علیه السلام) مى‌فرماید: اِلهى مَنْ ذَا الَّذى ذاقَ حَلاوَةَ مَحَبَّتِكَ فَرامَ مِنْكَ بَدَلا؛(1) خدایا كیست كه شیرینى محبت تو را چشیده باشد و