مىشود. شاید بهترین معادلى كه براى این كلمه بتوانیم پیشنهاد كنیم، تعبیر «فرو شكستن» باشد.
از جمله مواردى كه قرآن این مفهوم را در باره آن به كار برده است، در مورد «صدا» مىباشد. قرآن كریم در بیان اوصاف و احوال روز قیامت مىفرماید: وَ خَشَعَتِ الْأَصْواتُ لِلرَّحْمنِ فَلا تَسْمَعُ إِلاّ هَمْسا؛(1) روز قیامت، هیبت و عظمت خداى متعال آنچنان ظهور مىكند كه صداها فرو مىشكند و از این رو سخنى جز به آهستگى و آرامى شنیده نمىشود. در آن روز هر كس چیزى مىگوید، ولى چون حضور خداوند بر فضا سایه افكنده است، از فرط عظمت وجود پروردگار، كسى توانایى بلند صحبت كردن ندارد.
از دیگر مواردى كه قرآن كریم تعبیر خشوع را در مورد آن بهكار برده، «خشوع وجوه» است؛ مىفرماید: وُجُوهٌ یَوْمَئِذ خاشِعَة؛(2) در روز قیامت، برخى چهرهها در حالت خشوع است. كافران و گناهكاران در روز قیامت چهرههایشان در هم فرو شكسته است.
خشوع، حالتى تصنّعى و ساختگى نیست. ممكن است انسان بتواند در ظاهر، چهره و حالت بدن خود یا صدایش را به صورتى در بیاورد كه فرو شكستگى در آن ظاهر باشد، ولى این خشوع واقعى نیست، بلكه اداى خشوع را در آوردن است! خشوع حقیقى از دل سرچشمه مىگیرد. ابتدا باید دل بشكند و سپس آن شكستگى به اعضاى ظاهرى و حركات ما سرایت كند.
اما «شكستن دل» چگونه و به چه معنا است؟ در عربى، از شكستن دل، با «انكسار القلب» تعبیر مىشود. این حالت زمانى اتفاق مىافتد كه انسان
آیین پرواز
نماز خاشعان