صفحه ٢١٧

إِنْ كانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولاً. وَ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ یَبْكُونَ وَ یَزِیدُهُمْ خُشُوعا؛(1) چون [قرآن] بر آنان خوانده شود سجده‌كنان به روى، در مى‌افتند؛ و مى‌گویند: «منزه است پروردگار ما، كه وعده پروردگار ما قطعاً انجام شدنى است.» و بر روى زمین مى‌افتند و مى‌گریند و بر فروتنى آنها مى‌افزاید. مؤمنان حقیقى و آنانى كه ایمان در قلبشان راه یافته، وقتى كه قرآن بر ایشان تلاوت مى‌شود با صورت بر روى زمین مى‌افتند و مى‌گریند. كسى به آنان یاد نداده كه این كار را بكنند، بلكه این واكنش طبیعى آنها نسبت به تأثیر قرآن است! و هرچه بیشتر قرآن براى آنان خوانده شود بر خشوعشان افزوده مى‌شود. بنده در تمام عمر شصت و چند ساله‌ام حتى یك نفر را ندیده‌ام كه به هنگام شنیدن قرآن چنین حالتى برایش ایجاد شود. البته كسانى را دیده‌ام كه به هنگام شنیدن قرآن اشك از چشمانشان جارى شده، ولى این‌كه بر روى زمین بیفتند و صورت بر خاك بگذارند و بگریند؛ من تا به حال مشاهده نكرده‌ام.
در سابق افراد متعددى بوده‌اند كه چنین حالى داشته‌اند؛ اما در این زمان‌ها كه زرق و برق دنیا بیشتر شده و مسابقه در هجوم به سوى مادیات تشدید گردیده است، این حالات كمتر دیده مى‌شود. امروزه حتى اگر كسى در حال نماز گریه كند یا با شنیدن آیات قرآن اشك بریزد آن را بدعت در دین تلقى كرده و كارى بىوجه و بى‌معنا مى‌دانند! آیا چیزى كه صریحاً در خود قرآن آمده است بدعت در دین است؟! دل‌هاى برخى (و بلكه بسیارى) از انسان‌ها به قدرى سخت است كه آیات قرآن هیچ حركت و تحولى در آن ایجاد نمى‌كند و سر سوزنى بر آن تأثیر ندارد! به راستى ما را چه مى‌شود كه در مقابل آیات