«نفس امّاره» چیزى غیر از این نیست كه انسان خواستههایى دارد كه اگر تعدیل و كنترل نشود به طغیان و فساد مىانجامد. اصل آن خواسته ممكن است چیز بدى نباشد، اما اگر جلوى آن باز گذاشته شود موجب تباهى انسان مىشود.
براى مثال، میل به غذا خوردن به خودى خود چیز بدى نیست، اما اگر كنترل نشود سر از افراط و طغیان در مىآورد. اگر چنین شد، مىگوییم نفس، امّاره به سوء شده است. همه افعال انسان همین طور است. غذا خوردن، آمیزش كردن، سخن گفتن، تفریح كردن و... وقتى از مرز معقول خود تجاوز كند، با خواستههاى الهى و معنوى و كمال نهایى انسان تضاد پیدا مىكند.
نفس آنگاه امّاره به سوء مىشود كه حد و مرز را رعایت نكند. تعیین حد و مرز نیز با تشخیص و حكم عقل و شرع انجام مىشود.
اینكه انسان گاهى بر خلاف حكم و تشخیص عقل خود رفتار مىكند نشانه آن است كه «اراده» و «اختیار» دارد و مىفهمد خوب و بد كدام است، انتخاب هر یك از آن دو، بسته به اراده و اختیار خود او است. صرف تشخیص خوب، انسان را مجبور به اقدام نمىكند، چنانكه صرف تشخیص بد او را به دورى و اجتناب وا نمىدارد.
كمال انسان در گرو آن است كه خواهشها و میلهاى آن تحت رهبرى و راهنمایى نور عقل در آید. اگر بتواند حالت توجه به تشخیص عقل و تمكین در برابر آن و مهار خواسته نفس را در خود تقویت كند، آنگاه مىتواند به كمال مطلوب خود، كه همان قرب به خداى متعال است، دست پیدا كند. اگر این حالت در اثر تكرار و استمرار در انسان به صورت «ملكه» در آید و ثبات پیدا كند، آنگاه نفس به اطمینان و آرامش مىرسد و انسان بدون هیچ اضطرابى، با قلبى مطمئن آماده سفر آخرت مىگردد. این همان «نفس مطمئنّه» است.
آیین پرواز
نفس و تزكیه آن