صفحه ٢٣

تلاش كنند. «اراده» فعل خود انسان است و كسى نمى‌تواند آن را در انسان ایجاد كند، اما مربى مى‌تواند مقدماتى را فراهم كند كه توجه متربّى به خوبى‌ها و كمالات معطوف گردد و به اراده كردن آنها تشویق شود.
بنابراین معناى تزكیه انسان این است كه كسانى در صدد برآیند و براى دیگران زمینه‌اى فراهم كنند كه آنان با اراده خود به سوى خوبى‌ها و كمال سوق داده شوند؛ برخلاف تزكیه درخت، كه امرى قهرى است و بى هیچ‌گونه دخالتى از ناحیه خود درخت، اتفاق مى‌افتد.
2. امكان «خودتزكیه‌گى»: تفاوت مهم دیگر بین تزكیه انسان و تزكیه درخت این است كه انسان برخلاف درخت مى‌تواند «خودتزكیه» باشد. درخت خود نمى‌تواند زمینه رشد و نمو و تكامل خود را فراهم كند، اما چنین امكانى براى انسان وجود دارد. براى تزكیه، درخت راهى ندارد جز این‌كه چشم به راه باغبانى باشد، اما انسان همان‌گونه كه مى‌تواند «خودآموز» و «خودتعلیم» باشد، مى‌تواند «خودپرور» و «خودتزكیه» نیز باشد. البته تأثیر و كمك «معلم» و «مربى» در امر «تعلیم» و «تربیت» غیرقابل انكار است؛ اما انسان همیشه و ضرورتاً نباید در هر مرحله و هر زمینه‌اى منتظر معلم و مربى باشد. در بسیارى از موارد و مراحل، امكان «خودآموزى» و «خودپرورى» براى انسان وجود دارد و در بسیارى از مراحل و مراتب تزكیه و تكامل، نمى‌توان نایل نشدن به آنها را به گردن نبود استاد و مربى انداخت. اگر شنیده‌ایم، بى‌استاد و مراد نباید راه طریقت و سیر و سلوك را در پیش گرفت.

بى پیر مرو تو در خرابات           هر چند سكندر زمانى

باید بدانیم كه این امر مربوط به مراتب عالى خودسازى و تزكیه نفس است. بسیارى از مراحل و مراتب سیر و سلوك و تزكیه نفس، بى‌استاد و مربى