صفحه ٩٧

آنها كه احياناً آگاهى و كارشناسى لازم را در تشخيص حق از باطل ندارند، مجموع سخن آنها را قبول كنند، تا در نتيجه آن مطلب باطلى كه با لعاب حق تزيين شده و در زير نقاب بيانِ ادبىِ زيبا پنهان است، ناخودآگاه به فكر و ذهن شنونده القا شود.
حضرت على(عليه السلام) مى‌‌فرمايند: فَلَوْ اَنَّ الْباطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزاجِ الْحَقِّ لَم يَخْفَ عَلَى المُرتادينَ وَ لَوْ اَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ مِنْ لَبْسِ الْباطِل اِنْقَطَعَتْ عَنْهُ اَلْسُنُ الْمُعانِدينَ وَ لكِنْ يُؤْخَذُ مِنْ هذا ضِغْثٌ وَ مِنْ هذَا ضِغْثٌ فَيُمْزَ جان فَهُنالِكَ يَسْتَولِى الشَّيْطانُ عَلىَ اَوْلِيائِهِ وَ يَنْجُو الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ اللهِ الْحُسْنى(65)؛ اگر سخن باطل از اختلاط با حق جدا شود، كسانى كه به دنبال حق بودند حق را مى‌‌شناختند و باطل بر آنها مخفى نمى‌‌شد و نيز اگر حق از امتزاج با باطل جدا مى‌‌شد زبان معاندين از آن، قطع مى‌‌شد، ولى آنها حق و باطل را درهم مى‌‌آميزند و امر را مشتبه مى‌‌كنند. در اين فضا است كه شيطان ولايت و رهبرى خودش را بر منحرفان و دوستانش تحكيم مى‌‌بخشد و به وسيله آنها انسان‌‌ها را گمراه مى‌‌كند و انسان‌‌هايى كه با هدايت الهى به حق رهنمون مى‌‌شوند از تسلط شيطان و عوامل او نجات مى‌‌يابند.
طبيعى است منحرفان و كسانى كه به تعبير قرآن قلب و روح آنها دچار كژى و بيمارى است و در مقابل خدا حاضر به تسليم نيستند، آيات متشابه و آن دسته از رواياتى را كه از نظر سند مغشوش يا از نظر دلالت متشابه است، سرلوحه كار و تبليغ خويش عليه اسلام قرار مى‌‌دهند و از شنيدن محكمات قرآن و سخن حق و معارف الهى كه از زبان اهل‌‌بيت و ائمّه معصومين(عليهم السلام) با اسناد معتبر رسيده است، گريزانند.
اينان كه گاه خود را مسلمان مى‌‌دانند، دانسته يا ندانسته، با معاندين اسلام هم‌‌صدا مى‌‌شوند؛ زيرا آنها نيز در پى آنند كه نقطه ضعف‌‌هايى به دروغ به اسلام نسبت دهند و با بزرگ كردن آنها از رغبت انسان‌‌هاى حق‌‌طلبى كه تا كنون مسلمان نشده‌‌اند، بكاهند. در اين نوشتار، روىِ سخن با ملحدان و دشمنان غير مسلمان نيست؛ بلكه با كسانى است كه خود را مسلمان مى‌‌دانند.
البته ممكن است آنان براى گوش‌‌فراندادن به سخن حق و سرباززدن از تسليم در