سوى خدا راهنمايى مىكند. از اين راهنماى الهى براى شناخت فرستنده آن استفاده كنيد و به خدايى كه قرآن معرفى مىكند ايمان بياوريد. وَاستَنْصِحُوه عَلَى اَنْفُسِكُم؛ شما انسانها به كسى كه خيرخواه و دلسوز شما باشد نياز داريد تا در مواقع لازم شما را نصيحت و خيرخواهى كند. قرآن را ناصح خود قرار دهيد و به نصيحتهاى خيرخواهانهاش عمل كنيد؛ زيرا قرآن نصيحتگر دلسوزى است كه هرگز به شما خيانت نمىكند و شما را به نيكوترين وجه به صراط مستقيم هدايت مىكند.
بنابراين حضرت على(عليه السلام) به مسلمانان و مشتاقان سعادت دنيا و آخرت توصيه مىكند كه قرآن را راهنماى خود قرار دهند و به نصيحتهاى دلسوزانه آن گوش فرا دهند؛ زيرا اِنَّ هذَا الْقُرآنَ يَهْدِى لِلَّتى هِىَ اَقْوَمُ وَ يُبَشِّرُ الْمُؤمِنينَ اَلَّذينَ يَعْمَلُونَ الصّالِحاتِ اَنَّ لَهُمْ اَجْراً كَبيرا(32)؛ قطعاً اين قرآن به [آيينى] كه استوارتر و پايدارتر است راه مىنمايد، و به آن مؤمنانى كه كارهاى شايسته مىكنند، مژده مىدهد كه پاداشى بزرگ بر ايشان خواهد بود.
نكتهاى كه در اين قسمت از بحث مورد تأكيد است لزوم اعتقاد و باورى با روح و جان عجين، نسبت به مضمون اين آيه شريفه است؛ زيرا تا چنين اعتقاد و باورى درباره قرآن، بر روحيه انسان حاكم نباشد و تا انسان خود را به طور كامل در اختيار خدا قرار ندهد و خود را از پيش داورىها و هوسهاى نفسانى تخليه نكند هر لحظه ممكن است در دام وسوسههاى شيطان افتد و گمراه شود. آن گاه كه به قرآن مراجعه كند ناخواسته در قرآن نيز به دنبال مطالب و آياتى مىگردد كه با خواستههاى نفسانى او موافق به نظر آيد.
بديهى است كه همه دستورات و احكام قرآن با خواستههاى نفسانى و اميال حيوانى انسان موافق نيست. انسان به حسب طبيعتش هوسها و خواستههايى دارد و دوست دارد كه قرآن نيز به ميل او سخن بگويد. بنابراين طبيعى است آنجا كه قرآن بر خلاف اميال حيوانى و نفسانى انسان سخن بگويد انسان چندان روى خوش به آن نشان ندهد و آنجا كه آيات موافق با اميال نفسانى او باشد با گشاده رويى استقبال كند. البته همه اين فعل و انفعالات، پنهانى و در درون انجام مىگيرد ولى آثارش در اعمال و رفتار انسان
قرآن در آیینه نهج البلاغه
فصل دوم/ فهم و تفسیر قرآن