صفحه ٤٢

از طُرق سقوط و ضلالت باز شناسند. بر همين اساس خداوند متعال از قرآن به نور تعبير كرده است و مى‌‌فرمايد: قَدْ جائَكُمْ مِنَ اللهِ نُوْرٌ وَ كِتابٌ مُبين(20)؛ به تحقيق از جانب پروردگارتان نور و كتابى روشنى بخش آمده است تا شما با بهره‌‌گيرى از آن، راه سعادت را از شقاوت باز شناسيد. اينك از آن‌‌جا كه موضوع بحث، قرآن از ديدگاه نهج‌‌البلاغه است، از تفسير و توضيح آيات وارده در اين زمينه صرف نظر مى‌‌كنيم و به توضيح بيان حضرت على(عليه السلام) در اين باره مى‌‌پردازيم.
حضرت على در خطبه 189، بعد از وصف اسلام و پيامبر(صلى الله عليه وآله) در وصف قرآن كريم مى‌‌فرمايند: ثُمَّ اَنْزَلَ عَلَيْهِ الْكِتابَ نُوراً لا تُطْفَأُ مَصابيحُهُ وَ سِراجاً لا يَخْبُو تَوَقُّدُهُ، وَ بَحْراً لا يُدرَكُ قَعْرُه؛ آن گاه خداى متعال قرآن را به صورت نورى كه چراغ‌‌هايش هرگز خاموش نمى‌‌شود و مانند خورشيد فروزنده‌‌اى كه هيچ گاه از فروزش نمى‌‌افتد و مثل دريايى كه به قعر آن رسيدن براى هيچ كس ميسر نيست بر پيامبرش نازل فرمود.
حضرت على(عليه السلام) در اين خطبه در وصف قرآن ابتدا با سه تشبيهِ بسيار زيبا مى‌‌خواهند قلوب مسلمانان را با عظمت قرآن آشنا كنند و توجه آنها را به اين سرمايه عظيم الهى كه در دسترس آنها قرار گرفته است بيش از پيش جلب نمايند.
ابتدا حضرت قرآن را به نور وصف مى‌‌كنند و مى‌‌فرمايند: اَنْزَلَ عَلَيْهِ الْكِتابَ نُوْراً لا تُطْفَأُ مَصابيحُه؛ خداوند قرآن را، در حالى كه نورى است، بر پيامبر(صلى الله عليه وآله) نازل فرمود؛ لكن اين نور با ساير نورها متفاوت است. اين حقيقت (قرآن كريم) نورى است كه نورافكن‌‌هاى آن هرگز به خاموشى نمى‌‌گرايند و هرگز از تابش نمى‌‌افتد. از باب تشبيه معقول به محسوس قرآن مانند آن منبع عظيم انرژى برقى است كه در شب ظلمانى از طريق شبكه برق‌‌رسانى به وسيله نورافكن‌‌هاى قوى، جاده‌‌هايى را كه به مقصد منتهى مى‌‌شود، روشن كرده است و با نصب چراغ‌‌هاى راهنما بر سر دوراهى‌‌ها و چند راهى‌‌ها مسيرى را كه به هدف منتهى مى‌‌شود از ديگر مسيرها كه به بيراهه و سقوط در دره‌‌هاى هولناك مى‌‌انجامد براى كسانى كه مى‌‌خواهند به سلامت به مقصد برسند روشن مى‌‌كند.