صفحه ٩٧

مصیبت جان سوز است؛ وگرنه اگر به مصیبت تنها از جنبه محرومیت از نعمت بنگریم باید محرومیت از نعمت وجود مقدس پیغمبر اکرم صلی الله علیه و اله را بزرگ ترین مصیبت عالم بدانیم.
 هنگامی که به جامعه ایران اسلامی امروز مینگریم ویژگی برجسته ای را در آن نهادینه شده می یابیم که نشان از معرفتی شایسته در دل مردم دارد. آن ویژگی، تاثیری است که هنگام ا ز دست رفتن عالمی بزرگ در جامعه دیده میشود. همه ما ایام رحلت آیت الله العظمی بهجت رحمه الله را به یاد داریم و دیدیم که در روز تشییع جنازه ایشان چه شور و هیجانی در شهر قم ایجاد شد و مردم چگونه از رحلت این عالم وارسته متاثر شدند. نمونه بالاتر این ویژگی در روز رحلت امام خمینی قدس سره تجلی کرد و کشور ایران اسلامی سراسر در عزا و ماتم غرق شد. به راستی صحنه ای عجیب بود. هرکس به اندازه معرفت و محبتی که به امام رحمه الله داشت از فراق ایشان متاثر شده بود. بسیاری از عاشقان امام رحمه الله تا مدت ها لذت غذا را نیز درک نمی کردند و به انجام کارهای روزمره خویش رغبتی نشان نمی دادند. یادآوری آن شور و حال مردم در فراق برخی بزرگان این پرسش را در ذهن تداعی میکند که آیا با رحلت شخصیتی که رحمت خدای متعال برای همه عالمیان بود، حق ایشان به شایستگی ادا شد؟
متاسفانه تاریخ نشان میدهد که امت رسول خدا صلی الله علیه و آله به گونه ای شایسته و دست کم در حدی پذیرفتنی با رحلت آن بزرگوار برخورد نکرد. کسانی که باید در غم فراق رسول خدا صلی الله علیه و آله به عزاداری مشغول شوند، در حالی که بدن مطهر آن سفر کرده بر روی زمین بود، در جایی دیگر جمع شدند و بر سر جانشینی او به نزاع پرداختند. آیا این برخورد با رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله برخوردی شایسته بود؟!
باید از نظر تاریخی علت این برخورد بررسی و تحلیل شود. شاید بتوان یکی از علل این امر را عزیمت مسلمانان با لشکر اسامه بن زید دانست. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله پیش از رحلت خویش به امر خدای متعال لشکری را به فرماندهی اسامه بن زید