صفحه ٧٢

جمل بود.(51) به راستی چگونه ممکن است چنین انسانی، شبیه ترین انسان به رسول خدا را به شهادت برساند؟! اگر علی علیه السلام را نشناخته بود و در رکاب او نجنگیده بود، می توانستیم برای توجیه عمل او بگوییم گمراهی وی به سبب دوری از مرکز اسلام و جهل به معارف اسلامی بوده است؛ اما کسی که سال هال در کنار امیر مومنان علی علیه السلام بوده چگونه ممکن است به چنین جنایتی دست بزند؟! به راستی روح آدم لایه های پیچیده و تودرتویی دارد که شناخت آن بسیار مشکل است. ممکن است در طول مسیر حیات انسان، تحولاتی برای وی رخ دهد که خودش نیز پیش از آن هرگز باور نمی کرد به چنین ورطه ای افتد؛ اما با فرارسیدن زمان آزمون، از آن استقبال میکند و به آن می بالد. هدف از تامل در این حوادث، تنها ذکر مصیبت و اشک ریختن نیست. اندوه و غم و اشک ریختن در مصائب انسان های پاک و شریفی چون حسین بن علی علیه السلام کمترین واکنشی است که از هر انسان با عاطفه و باشرفی ساخته است. اگر کسی این مصائب سرور و سالار شهیدان حسین علیه السلام را بشنود و متاثر نشود و اشک نریزد جای شگفتی است. در گذشته و حال، پیروان مذاهب و ادیان مختلف، حتی بت پرستان برای امام حسین علیه السلام عزاداری کرده اند. حتی گفته اند که برخی از اصحاب عمر سعد، لعنه الله علیه، و حتی خود وی در حادثه کربلا گریه کردند.(52) البته ما نمیخواهیم با این سخن قدر و منزلت اشک ریختن در مصائب سیدالشهدا علیه السلام را خدشه دار کنیم. قطره های اشکی که خالصانه در رثای حسین علیه السلام بر گونه ها جاری میگردد، گرهرهایی گران بهاست که در درگاه خدای متعال ارزشی والا دارد. اما از این حقیقت نباید غافل شد که مهم ترین