صفحه ٤٢

آن روز ها افراد زیادی از گروهک منافقین به آمریکا رفته بودند و در آنجا آزادانه رفت و آمد میکردند. آنها معمولا هنگام برخورد با هواداران جمهوری اسلامی ایران به آنها بسیار توهین میکردند و گاه به ایشان اذیت و آزار می رساندند. بنده با لباس روحانیان در ماشین نشسته بودم و با همراهان به سوی منزل می رفتیم که متوجه شدیدم اتومبیلی که سرنشینان آن چند دختر و پسر با وضع ظاهری نامناسب بودند میکوشیدند به ما نزدیک شوند. آنها پیوسته از ما می خواستند به گونه ای حرکت کنیم که بتوانند کنار اتومبیل ما بیایند. ابتدا گمان کردیم که در آن هنگام شب آن هم در شب جشن سالگرد استقلال آمریکا، قصد مزاحمت دارند. از این رو درخواستشان را جدی نگرفتیم؛ اما سرانجام به سبب اصرار فراوانشان از راننده خواستیم اجازه دهد نزدیک شوند. هنگامی که کنار ما قرار گرفتند دختری که جلوی اتومبیل نشسته بود دست بلند کرد و فریاد زد: «همدردی مرا به خاطر زلزله رودبار بپذیرید!». او از لباس هایم فهمیده بود که من ایرانی ام و به یاد زلزله روبار افتاده بود، و تا اظهار همدردی نکرد آرام نگرفت.
این خاطره نمونه ای از انگیزه های نورانی است که خدای متعال در وجود انسان قرار داده است و گاه او را راحت نمی گذارد. نمونه دیگر از این عوامل فطری، بی قراری انسان برای قدردانی از کسی است که به او احسانی کرده است.
انسان زمانی که از کسی احسانی می بیند خود را بدهکار می بیند و تا از او تشکر نکند آرام نمی گیرد. او مایل است به جای احسان فرد، خدمتی در حقش انجام دهد و دست کم با واژه هایی از او قدردانی کند تا آرام گیرد.
حضرت زهرا علیها السلام، در این فراز از خطبه نورانی خویش می کوشد با یادآوری احسان های رسول خدا صلی الله علیه و آله انگیزه قدردانی را در مردم بیدار کند. مردمی که از پست ترین وضعیت زندگی به عزت مند ترین اوضاع در دنیا رسیده اند می دانند عامل