صفحه ٢٩٤

را [با وجود مقام عظیمش] از خود راند و مقداد را طرد نمود و ابوذر را تبعید کرد و شکم عمار را درید و قرآن را تحریف [معنوی] کرد و احکام را دگرگون ساخت و مقام [خلافت] را تغییر داد و خمس را برای آزادشدگان مباح کرد و فرزندان لعنت شدگان را بر ناموس ها و خون ها مسلط کرد و حلال را با حرام درآمیخت و ایمان و اسلام را خفیف ساخت و کعبه را ویران نمود و شهر هجرت (مدینه النبی) را در روز (جنگ) حره غارت کرد و دختران مهاجرین و انصار را برای عقوبت و تجاوز آشکار نمود و جامعه ننگ و رسوایی بر تن آنان نمود و قتل اهل بیت برگزیده خدا و هلاک کردن نسل او و از بن برکندن بنیاد او و اسیر کردن حرم او و کشتن یاران او و شکستن منبر او و دگرگون کردن مفاخر او و پنهان کردن دین او و محو کردن نام او را برای اهل شبهه و نفاق مباح کرد. ای سروان من، ای کاش مصطفی صلی الله علیه و آله شما را میدید؛ در حالی که تیرهای امت غرق در خون جگرهای شماست و نیزه های آنها در گلوی شما قرار گرفته و شمشیر های آنها سیراب از خون شماست. فرزندان بدکاران، [با این کار خود] کینه نابجای خویش را از ورع و تقوای شما و خشم کفرآلود خویش را از  ایمان شما آرام میساختند؛ در حالی که برخی از شما یا در محراب به زمین افتادید، در حالی که شمشیر فرقش را شکافت، یا شهیدی بود بر تابوت که کفن های او با تیرهای دشمن شکافته شد، یا کشته در بیابان افتاده بود در حالی که سر او بالای نیزه رفت، یا بسته به حلقه های زنجیر در زندان بود، در حالی که زیر فشار آهن اعضایش درهم کوفته شد؛ یا مسمومی بود که از جرعه های سم، اعضای درونی او قطعه قطعه شد.