صفحه ٤٤

لَا يَفْتَرِقُ رَجُلَانِ عَلَى الْهِجْرَانِ إِلَّا اسْتَوْجَبَ أَحَدُهُمَا الْبَرَاءَةَ وَ اللَّعْنَةَ وَ رُبَّمَا اسْتَحَقَّ ذَلِكَ كِلَاهُمَا فَقَالَ لَهُ مُعَتِّبٌ جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ هَذَا الظَّالِمُ فَمَا بَالُ الْمَظْلُومِ قَالَ لِأَنَّهُ لَا يَدْعُو أَخَاهُ إِلَى صِلَتِهِ وَ لَا يَتَغَامَسُ لَهُ عَنْ كَلَامِهِ سَمِعْتُ أَبِى يَقُولُ إِذَا تَنَازَعَ اثْنَانِ فَعَازَّ أَحَدُهُمَا الْ آخَرَ فَلْيَرْجِعِ الْمَظْلُومُ إِلَى صَاحِبِهِ حَتَّى يَقُولَ لِصَاحِبِهِ أَيْ أَخِي أَنَا الظَّالِمُ حَتَّى يَقْطَعَ الْهِجْرَانَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ صَاحِبِهِ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى حَكَمٌ عَدْلٌ يَأْخُذُ لِلْمَظْلُومِ مِنَ الظَّالِمِ.
 2- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله) لَا هِجْرَةَ فَوْقَ ثَلَاثٍ.
 3- حُمَيْدُ بْنُ زِيَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ وُهَيْبِ بْنِ حَفْصٍ عَنْ أَبِى بَصِيرٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) عَنِ الرَّجُلِ يَصْرِمُ ذَوِى قَرَابَتِهِ مِمَّنْ لَا يَعْرِفُ الْحَقَّ قَالَ لَا يَنْبَغِى لَهُ أَنْ يَصْرِمَهُ.


 (يعنى دورى از رحمت حق) گردد، و چه بسا كه هر دوى آنها سزاور آن شوند، معتب (كه يكى از دوستان مخصوص آنحضرت بود) عرض كرد: خدا مرا بقربان تو گرداند! آنكه ظالم و ستمكار است اين سزاى اوست، اما مظلوم چه جرمى دارد (كه سزاوار بيزارى و لعنت شود؟) فرمود: براى آنكه برادر خود را بآشتى و پيوست با خود دعوت نمى كند، و از گفتار او صرفنظر نمى كند (و آنرا نشنيده نمى گيرد) شنيدم پدرم مى گفت: هرگاه دو تن با هم ستيزه كنند و يكى بر ديگرى غالب آيد، بايد آن ستمديده و مظلوم نزد رفيق ستمگر خود رود و باو بگويد: اى برادر من ستمكارم، تا جدائى ميانه او و رفيقش از بين برود، پس خداى تبارك و تعالى حكيم و عادل است و داد مظلوم را از ظالم بستاند.
 2-  حضرت صادق عليه السلام فرمود: كه رسول خدا (ص) فرموده: بيش از سه روز جدائى و قهر كردن روا نيست.
 شرح-  مجلسى عليه الرحمة گويد: ظاهر اين حديث اينست كه اگر ميانه دو برادر ايمانى در اثر كوتاهى كردن در آداب معاشرت كدورت و نقارى پيدا شد و سر انجام بقهر و جدائى كشيد نبايد بيش از سه روز ادامه دهند، و اما در آن سه روز ظاهراً عفو شده است و آن سبب تسكين غضب و بدخلقى در اين مدت است، با اينكه دلالت آن برجواز ادامه تا سه روز بمفهوم حديث است و دلالت مفهوم (و استدلال بآن) ضعيف است.
 و (بايد دانست كه) اينگونه اخبار مخصوص است بغير بدعت گذاران و هوا پرستان و آنان كه برگناه خو گرفته اند و رها نمى كنند، و گرنه قهر و جدائى از آنان مطلوب و اين خود يكنوع نهى از منكر است.
 3- ابو بصير گويد: از حضرت صادق عليه السلام پرسيدم: از مرديكه از خويشاوندش بخاطر اينكه مذهب حق را نمى شناسند (و شيعه نيستند) ببرد (و قطع مراوده كند)؟ فرمود: سزاوار نيست كه از آنها ببرد.