صفحه ٣١

 2- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ أَبِى حَمْزَةَ عَنْ أَبِى جَعْفَرٍ(علیه السلام) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله) يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عِزَّتِى وَ جَلَالِى وَ عَظَمَتِى وَ كِبْرِيَائِى وَ نُورِى وَ عُلُوِّى وَ ارْتِفَاعِ مَكَانِى لَا يُؤْثِرُ عَبْدٌ هَوَاهُ عَلَى هَوَايَ إِلَّا شَتَّتُّ عَلَيْهِ أَمْرَهُ وَ لَبَّسْتُ عَلَيْهِ دُنْيَاهُ وَ شَغَلْتُ قَلْبَهُ بِهَا وَ لَمْ أُؤْتِهِ مِنْهَا إِلَّا مَا قَدَّرْتُ لَهُ وَ عِزَّتِى وَ جَلَالِى وَ عَظَمَتِى وَ نُورِى وَ عُلُوِّى وَ ارْتِفَاعِ مَكَانِى لَا يُؤْثِرُ عَبْدٌ هَوَايَ عَلَى هَوَاهُ إِلَّا اسْتَحْفَظْتُهُ مَلَائِكَتِي وَ كَفَّلْتُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ رِزْقَهُ وَ كُنْتُ لَهُ مِنْ وَرَاءِ تِجَارَةِ كُلِّ تَاجِرٍ وَ أَتَتْهُ الدُّنْيَا وَ هِيَ رَاغِمَةٌ.
 3- الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ أَبِى حَمْزَةَ عَنْ يَحْيَى بْنِ عُقَيْلٍ قَالَ الَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(علیه السلام) إِنَّمَا أَخَافُ عَلَيْكُمُ اثْنَتَيْنِ اتِّبَاعَ الْهَوَى وَ طُولَ


توضيح-  بايد دانست كه همه آنچه دل بخواهد، و پيروى هواى نفس همه جا مذموم نيست، بلكه ميزان همانست كه در باب دوستى دنيا گذشت كه هر هواى نفسى كه فقط بخاطر شهوت رانى و لذت جسمانى و اغراض دنيوى باشد و خدا در آن منظور نباشد پيروى از آن مذموم، و چنانچه پيروى كرد پيروى نفس اماره بسوء را كرده است، و آنچه انسان بخاطر اطاعت امر خداى سبحان انجام دهد و براى تحصيل رضاى او باشد اگر چه بر طبق دلخواه و هواپرستى او باشد مذموم نيست، پس ممكن است گاهى انسان بخاطر شهرت در عبادت و جلب قلوب جهال و نادانان ترك لذات نفسانى كند و گرسنگى و تشنگى و شب زنده دارى را بر خود هموار كند ولى مذموم باشد زيرا بخاطر اغراض پست دنيا بوده، و در مقابل گاهى ممكن است بخاطر انجام فرمان خدا و بمنظور بدست آوردن فرزند صالح و شايسته، يا براى آلوده نشدن بحرام ازدواج كند و با حلال خود جماع كند، و چنين شخصى اگر چه لذت جسمانى هم ميبرد ولى مذموم نيست چون هدفش در اين عمل كار صحيحى است. اين بود ملحضى از كلام مجلسى عليه الرحمة.
 2-  از امام باقر عليه السلام روايت شده كه رسول خدا (ص) فرمود: خداى عزوجل فرمايد: سوگند بعزت و جلال خودم و بزرگى و كبريائم و نور و برترى مقامم كه هيچ بنده دلخواه خود را بر دلخواه من مقدم ندارد جز اينكه كارش را پريشان كنم و دنيايش را درهم سازم، و دلش را باو مشغول كنم، و از دنيا بر او ندهم جز آنچه برايش مقدر كرده ام، و سوگند بعزت و جلال و بزرگى و نور و برترى و بلندى مقامم كه هيچ بنده دلخواه مرا بر دلخواه خود مقدم ندارد جز آنكه فرشتگان من او را نگهبانى كنند، و آسمانها و زمينها روزى او را متكفل گردند (و بعهده گيرند) و از پس تجارت هر تاجرى پشتيبان و نگران او باشم، و دنيا هم در حالى كه نخواهد بجانب او رو كند.
 توضيح-  مجلسى عليه الرحمة در معناى «و كنت له من وراء تجارة كل تاجر» چند وجه ذكر كرده كه شايد بهترين آنها وجه اول است كه مقصود اين است كه دل آنها را مسخر او كنم. و در دلهاى آنها اندازم تا سهمى از بهره تجارت خود را باو بدهند.
 3- امير المؤمنين عليه السلام فرمود: جز اين نيست كه من بر شما از دو چيز مى ترسم: پيروى هواى