صفحه ٢٣٢

مِمَّا يَلِي وَجْهَكَ وَ هُوَ دُعَاءُ الْخِيفَةِ.
 6- مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ(علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَمَا اسْتَكانُوا لِرَبِّهِمْ وَ ما يَتَضَرَّعُونَ قَالَ الِاسْتِكَانَةُ هِيَ الْخُضُوعُ وَ التَّضَرُّعُ رَفْعُ الْيَدَيْنِ وَ التَّضَرُّعُ بِهِمَا.
(3115) 7- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ وَ زُرَارَةَ قَالَا قُلْنَا لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) كَيْفَ الْمَسْأَلَةُ إِلَى اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَالَ تَبْسُطُ كَفَّيْكَ قُلْنَا كَيْفَ الِاسْتِعَاذَةُ قَالَ تُفْضِي بِكَفَّيْكَ وَ التَّبَتُّلُ الْإِيمَاءُ بِالْإِصْبَعِ وَ التَّضَرُّعُ تَحْرِيكُ الْإِصْبَعِ وَ الِابْتِهَالُ أَنْ تَمُدَّ يَدَيْكَ جَمِيعاً.


 اين است كه انگشت سبابه را در برابر رويت به جنبانى و آن دعاى خيفه (و هراس) است.
 شرح-  مجلسى (ره) گويد: ظاهر آنست كه مقصود از تعوذ پناه بردن از شر دشمنان است، و ممكن است آنرا تعميم داد كه دشمنان باطن را هم چون نفس و شيطان شامل شود، و اين حالت (يعنى حالتى كه امام (عليه السلام) در تعوذ فرمود) حالت نهايت بيچارگى است، زيرا كسى كه سنگى يا شمشيرى يا نيزه اى را بيند اينگونه دست خود را سپر سازد تا آنها را از اعضاء شريف بدن خود دور سازد.
  6- (اين خبر مانند حديث (2) است كه با ترجمه اش گذشت).
  7- محمد بن مسلم و زراره گويند: به حضرت صادق عليه السلام عرض كرديم: مسئلت بدرگاه خدا چگونه است؟ فرمود: دو دست خود را باز كنى، عرض كرديم: استعاذه چگونه است؟ فرمود: هر دو كف دست خود را بجانب فضا كنى (مانند كسى كه مى خواهد دست به ديوار بگذارد و خلاصه اينكه كف دستها را بطرف قبله مى گيرى از مجلسى ره) و تبتل: اشاره با انگشت است، و تضرع: جنبانيدن انگشت است، و ابتهال اينست كه هر دو را با هم بكشى.
 توضيح-  مجلسى (ره) گويد: عارف ربانى در كتاب عدةالداعى گفته است: اين حالات و هيئتهائى كه در اين اخبار ذكر شده است يا تعبد است براى علتى كه ما آن را نمى دانيم، و يا (براى بعضى مناسبات عرفى) مثلاً:
 مقصود از گشودن دستها در حال رغبت و شوق بخاطر اين است كه اين حال و كيفيت بحال شخص اميدوار بفضل خدا نزديك تر است، و مانند كسى است كه دستهاى خود را براى ريزش احسان در آنها باز كرده.
 و در رهبت گويا بنده بزبان خوارى و بيمقدارى بعالم خفيات و اسرار عرضه مى دارد: پروردگارا من بباز كردن كف دست بسوى تو اقدام نكردم و روى آنها را بواسطه شرمندگى و خوارى بطرف زمين متوجه كرده ام.
 و مقصود بجنباندن انگشتان بطرف راست و چپ در حال تضرع اينست كه خود را بآنكس كه فرزند