صفحه ٢٠٤

مَرْوَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) يَقُولُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله) رُفِعَ عَنْ أُمَّتِي أَرْبَعُ خِصَالٍ خَطَأُهَا وَ نِسْيَانُهَا وَ مَا أُكْرِهُوا عَلَيْهِ وَ مَا لَمْ يُطِيقُوا وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِينا أَوْ أَخْطَأْنا رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنا إِصْراً كَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنا رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ قَوْلُهُ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمانِ.
 2- الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ النَّهْدِيِّ رَفَعَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله) وُضِعَ عَنْ أُمَّتِي تِسْعُ خِصَالٍ الْخَطَأُ وَ النِّسْيَانِ وَ مَا لَا يَعْلَمُونَ وَ مَا لَا يُطِيقُونَ


خصلت از امت من برداشته شده: خطا، فراموشى، آنچه بزور بآن وادار شوند، آنچه تاب آنرا ندارند، و اين است معناى گفتار خداى عزوجل: «پروردگارا مگير بر ما اگر فراموش كرديم يا خطا كرديم، پروردگارا تكليفهاى سنگين را بر ما بار مكن چنانچه بآنانكه پيش از ما بودند بار كردى، پروردگارا بما تحميل مكن آنچه ما تاب آنرا نداريم» (سوره بقره آيه 286) و گفتار ديگر او «مگر آنكه وادار شود بناخواه در حاليكه دلش مطمئن بايمان است» (سوره نحل آيه 106).
 شرح-  مجلسى (ره) گويد: شايد مقصود از رفع (در گفتار آنحضرت كه فرمود: چهار چيز از امت من رفع شده و برداشته شده) رفع مؤاخذه باشد و عقاب، محتمل است در بعضى اصل آن باشد يا تأثير آن يا حكم تكليفى آن، و شايد خصوصيات امت آنحضرت در برخى منظور نباشد و مقصود اختصاص مجموع آنها باين امت است و گرچه برخى از آنها مشترك اين امت و ديگر امتها است، پس خطا مانند اينكه خواسته است شكارى را با تير صيد كند بانسان خورده، و مانند خطا كردن طبيب و فتوى دهنده، و مقصود در اينجا رفع گناه است و اين منافاتى با وجوب ضمان در دنيا ندارد گرچه ظاهر اين حديث رفع ضمان هم هست، و همچنين رفع گناه بسبب فراموشى منافات با وجوب اعاده نماز مثلاً در آنجا كه ركن فراموش شود ندارد و همچنين منافاتى با وجوب سجده سهو و تدارك برخى از واجبات غير ركنى ندارد و گفته شده است، از رفع فهميده شود كه ايندو (يعنى خطا و نسيان) موجب گناه و عقوبت شود ولى خداى تعالى از هر دوى آنها (يعنى گناه و عقوبت) از راه رحمت و تفضل صرفنظر كرده است، و اكراه اعم است از اينكه در اصول دين باشد يا در فروع آن از آنچه كه تقيه در آن جايز است نه آنچه تقيه در آن نيست مانند قتل نفس و «ما لم يطيقوا» يعنى تكليفهاى مشقت دار و دستورات سختى كه از اين امت برداشته شده.
 2- حضرت صادق عليه السلام فرمود: رسول خدا (ص) فرموده: نه خصلت از امت من برداشته شده: خطا، فراموشى، آنچه ندانند، آنچه نتوانند آنچه بدان توانايى ندارند، آنچه بناخواه (و زور) بر آن وادار شوند، طيرة، وسوسه در تفكر (و انديشه) در آفرينش، و حسد (و رشك بردن) در صورتيكه بزبان يا دست آشكار نشود.
 شرح-  مجلسى (ره) گويد: «طيره» بمعناى فال بد زدن است و از جوهرى نقل كند كه گفته: