صفحه ١٤٧

سَلَبَهُمْ وَ كَانَ أَبُو الْخَطَّابِ مِمَّنْ أُعِيرَ الْإِيمَانَ قَالَ فَدَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) فَأَخْبَرْتُهُ مَا قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ(علیه السلام) وَ مَا قَالَ لِي فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) إِنَّهُ نَبْعَةُ نُبُوَّةٍ.
 4- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مَرَّارٍ عَنْ يُونُسَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي الْحَسَنِ(صلوات الله علیه) قَالَ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ النَّبِيِّينَ عَلَى النُّبُوَّةِ فَلَا يَكُونُونَ إِلَّا أَنْبِيَاءَ وَ خَلَقَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْإِيمَانِ فَلَا يَكُونُونَ إِلَّا مُؤْمِنِينَ وَ أَعَارَ قَوْماً إِيمَاناً فَإِنْ شَاءَ تَمَّمَهُ لَهُمْ وَ إِنْ شَاءَ سَلَبَهُمْ إِيَّاهُ قَالَ وَ فِيهِمْ جَرَتْ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ وَ قَالَ لِي إِنَّ فُلَاناً كَانَ مُسْتَوْدَعاً إِيمَانُهُ فَلَمَّا كَذَبَ عَلَيْنَا سُلِبَ إِيمَانُهُ ذَلِكَ.
 5- مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ حَبِيبٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) قَالَ إِنَّ اللَّهَ جَبَلَ النَّبِيِّينَ عَلَى نُبُوَّتِهِمْ فَلَا يَرْتَدُّونَ أَبَداً وَ جَبَلَ الْأَوْصِيَاءَ عَلَى وَصَايَاهُمْ فَلَا يَرْتَدُّونَ أَبَداً وَ جَبَلَ بَعْضَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى


 رساندم، حضرت فرمود: اين كلام از جوشش نبوت است (يعنى از سرچشمه نبوت جوشيده است. از فيض (ره).
 شرح-  ابولخطاب محمد بن مقلاص اسدى كوفى است كه در آغاز كارش از اصحاب حضرت صادق (عليه السلام) و از بزرگان آنها بود سپس برگشت و مذاهب باطلى اختراع كرد و امام صادق (عليه السلام) او را لعن كرد و از او بيزارى جست، و روايات بسيارى در مذمت او رسيده كه دلالت بر كفر و لعنش كند، و گويند كه درباره حضرت صادق عليه السلام غلو كرد تا بدانجا كه آن حضرت را خدا ميخواند و خود را از طرف آن حضرت پيغمبر بر اهل كوفه ميدانست.
 4- از برخى از اصحاب ما حديث شده است كه حضرت ابوالحسن عليه السلام (موسى بن جعفر يا فرزندش رضا عليهم السلام) فرمود: بدرستى كه خداوند پيغمبران را به نبوت خلق فرموده و جز پيغمبر نباشند، و مؤمنين را بر ايمان آفريده و بجز مؤمن نباشد (يعنى اينان بر نبوت و ايمانشان ثابت قدم هستند و هرگز برنمى گردند.) و مردمى را ايمان عاريت داده، پس اگر بخواهد براى آنها بپايان رساند، و اگر بخواهد از ايشان باز گيرد، فرمود: و درباره ايشان جارى است (معناى آيه شريفه) «پس پايدار باشد و ناپايدار» (سوره انعام آيه 98) و بمن فرمود: فلانى ايمانش عاريتى بود، و همين كه بر ما دروغ بست آن ايمان عاريه از او گرفته شد.
 توضيح-  تمام آيه شريفه اين است كه خداوند فرمايد: «او است كه شما را از يك تن آفريد پس مستقر (پايدار) و مستودع (ناپايدار) همانا تفصيل داديم آيتها را براى گروهى كه در مى يابند».
 5- حضرت صادق عليه السلام فرمود: خداوند پيمبران صلى اللّه عليه و آله را بر سرشت نبوت آفريد پس هرگز بر نگردند و اوصياء (آنها را) بر سرشت وصيتها (و آنچه بآنها سفارش شده) آفريد، پس هرگز بر نگردند، و برخى از مؤمنين را بر سرشت ايمان آفريده پس هرگز بر نگردند، و برخى