صفحه ١٠٦

حوادث پس از رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله واقع نشد، مگر بدین سبب که خزرجی ها در پی این بود بودند که جانشین پیامبر از گروه آنان باشد و اوسی ها قوم و قبیله خویش را برای تصدی این مهم شایسته تر می دیدند. مهاجرین نیز به بهانه خویشاوندی با پیامبر صلی الله علیه و آله، گروه خویش را از دیگران اولی میدانستند!
فریاد فاطمه زهرا علیها السلام و اعتراض او به بی اعتنایی مسلمانان به قرآن نه بدین سبب است که مهاجرین بر انصار، یا انصار بر مهاجرین چیره شوند؛ بلکه نگرانی او از این روست که امر قرآن نادیده گرفته شود و بر خلاف آن عمل شود. آنچه صدیقه طاهره علیها السلام را به خشم آورده، کنار گذاشتن قرآن و تمسک به روشی است که در صورت ادامه آن رفته رفته دستور قرآن کریم به فراموشی سپرده میشود و مبناهای دیگری برای رفتار انسان ها پیش گرفته میشود. سرانجام آنکه ارزش ها را منبعی جز قرآن تعیین خواهد کرد و دیگر چیزی از حقیقت اسلام باقی نخواهد ماند. حضرت می دید مسیری انحرافی در حال شکل گیری است که روح آن کفر، و باطن آن انکار «ما انزل الله»است. البته همان گونه که پیش از این گفتیم، مقصود از کفر در اینجا کفر فقهی و در مقابل اسلام نیست؛ بلکه مراد کفر در برابر ایمان است. این کفر به معنای باور نداشتن برخی از اوامر الهی است که موجب شقاوت در عالم آخرت خواهد شد. بانوی دو عالم علیها السلام اوامر و نواهی قرآن کریم را واضح و روشن میداند و میفرماید:
«اموره ظاهره، و احکامه زاهره، و اعلامه باهره، و زواجره لائحه، و اوامره واضحه؛ «کتابی که همه چیز آن روشن و احکام آن درخشان و نشانه های آن پیدا و نهی های آن آشکار و اوامر آن واضح است».
با وجود روشن بودن دستور قرآن کریم در امر خلافت، صدیقه کبری علیها السلام به سرپیچی مسلمانان از این امر هشدار میدهد: