صفحه ١٠٠

میرسد!»(73) در خلال بیعت گرفتن از کسانی که با این کار مخالف بودند، پیشامدهای دیگری نیز رخ داد که اگر آنچه در کتب شیعه و سنی در این باره آمده صحیح باشد ـ که ظاهرا بنابر قواعد، صحیح است ـ رخدادهای ناگواری بوده است. هرگز از مسلمانان انتظار نمیرفته که با خاندان پیغمبر صلی الله علیه و آله این گونه برخورد کنند. امیر مومنان علی علیه السلام در طول این جریان ها تا آنجا که امکان داشت با مردم اتمام حجت میکردند. حضرت نه تنها در روزی که برای بیعت گرفتن به مسجد برده شد با مردم اتمام حجت کرد، بلکه شب هنگام همسر قدیسه خود را بر مرکبی سوار کرد و به در خانه آنها رفت. فاطمه علیها السلام سفارش های پیامبر صلی الله علیه و آله و پیمانشان را با رسول خدا صلی الله علیه و آله به آنان یادآوری کرد؛ اما پاسخ آنان این بود: «اگر همسر و پسر عمویت پیش از دیگران از ما درخواست بیعت میکرد او را رد نمیکردیم!».
علی علیه السلام در پاسخ این سخن سخیف آنان فرمود: «آیا سزاوار بود که من جسد پیامبر را در خانه رها کنم و هنوز ایشان را دفن نکرده بر سر ریاست نزاع کنم؟!». فاطمه علیها السلام نیز در تایید سخنان همسر شایسته خویش میفرمود: «ابوالحسن همان کاری را کرد که شایسته بود؛ اما مردم کاری کردند که خداوند از آنها نخواهد گذشت و باید در محضر خدای متعال پاسخ گو باشند».(74) اما سرانجام خلافت خلیفه اول تثبیت شد و اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله برای پیشگیری از شکاف میان مسلمانان و سوء استفاده دشمنان جز احتجاجاتی که حجت را بر مردم تمام می کرد، اقداماتی انجام ندادند و دست به شمشیر نبردند. اگر اهل بیت علیهم السلام در آن مقطع به اقدامات عملی دست میزدند، طولی نمی کشید که دیگر از اسلام اثری باقی نمی ماند.