صفحه ٤٦

حتی تفری اللیل عن صبحه و اسفر الحق عن محضه و نطق زعیم الدین؛ «تا اینکه تاریکی ها برطرف شد و صبح فرا رسید و حق آشکار شد. زعیم دین به سخن درآمد. [گویا پیش از این انگیزه ای برای سخن گفتن نداشت؛ چرا که کسی بدان توجه نداشت]».
در دوران تاریک جاهلیت، شیاطین چنان بر مردم تسلط یافته بودند که اجازه نمی دادند ندای حق به گوش آنها برسد؛ اما با فریادی که از انقلاب رسول خدا صلی الله علیه و آله در دل زمین و زمان طنین انداز شد، صدای خبیث شیاطین تضعیف شد و به تدریج رو به نابودی گذاشت.
و خرست شقاشق الشیاطین و طاح وشیظ النفاق؛ «صداهایی فروکش کرد که شیاطین منتشر می کردند و نفوذی های جبهه نفاق بیرون ریخته شدند».
حضرت زهرا علیها السلام در این فراز، تعبیرهایی بسیار زیبا همچون دیگر تعبیراتشان به کار می برند. «شقاشق» جمع «شقشقه» است. شتر در حالت غضب یا مستی، تکه گوشتی از دهانش بیرون می افتد و برای مدتی صدایی چون بل بل از او شنیده می شود. این گوشت مدتی در کنار دهانش حرکت می کند تا کم کم آرام می شود و گوشت را فرو می برد. نام این گوشت «شقشقه» است.(21) حضرت زهرا علیها السلام وساوس فراوان شیاطین و تسلط آنان را بر مردم در زمان جاهلیت به شقشقه ای تشبیه کرده که اجازه نمی داد ندای حق به گوش کسی برسد؛ اما کم کم صدای شیاطین فروکش کرد و لال شدند و به جای آن صدای زشت و گمراه کننده، سخن گوی دین سخن گفتن آغاز کرد و مردم کلامش را فهمیدند.
و انحلت عقد الکفر و الشقاق؛ «و گره های کفر و اختلاف گشوده شد».
بافنده ها می دانند گاه در کلافی که باید گشوده و بافته شود گره ای می افتد که