صفحه ٢٨٧

بسته اند دیگر نمی توانند عهد خود را بشکنند و اگر پیش از آن چنین سخنانی را می شنیدند از امیر مومنان علی علیه السلام حمایت میکردند و با ایشان عهد می بستند. اما صدیقه کبری علیها السلام در پاسخ این عذر آنها فرمودند: «الیکم عنی! فلا عذر بعد تعذیر کم ولا امر بعد تقصیر کم»؛ از من دور شوید! پس از بسته شدن راه عذرآوری و اتمام حجت بر شما جای هیچ عذر و بهانه ای نیست و هیچ چیز بعد از کوتاهی شما چاره ساز نیست».(259) بانوی دو عالم علیها السلام از اتمام حجت بر آن قوم سخن به میان آوردند که راه هر عذری را بر آنان می بست. به راستی پس از آن همه حجت و دلیل روشن، این چه عذر سخیفی است که بدان تمسک جستند. اگر نقض بیعت امر ناپسندی است و آنان به پیمان های خود آن چنان پایبند بودند که به سبب پیمان بستن با دیگری راه بازگشت به سوی امیر مومنان علی علیه السلام را بر خود بسته میدیدند، چگونه پیمانی را که با بهترین آفریده خدا، محمد مصطفی صلی الله علیه و آله بسته بودند به راحتی شکستند؟! چگونه هنوز آب غسل رسول خدا صلی الله علیه و آله خشک نشده بود که همه آن سفارش ها را فراموش کردند و راه بازگشت از بیعت غدیر را باز دانستند؟!
به هر حال رفتار آنان در آن مقطع تاریخی رفتاری بس پر مخاطره با پیامد هایی خسارت بار بود که رخ داد و آنها در برابر همه آن پیامد ها تا روز قیامت مسئول خواهند بود. به یقین هر ضربه ای که به مصالح سیاسی و اجتماعی جامعه بشری وارد شود که از آن انحراف ناشی باشد، همه کسانی که آن زمان کوتاهی کردند، در مسئولیت آن شریک اند. حتی در خسارت به مصالح فردی افراد نیز نمی توان آنها را بی تقصیر دانست؛ زیرا پس از آن ماجرا، بسیاری از انحراف های شخصی، چه در حوزه عقیده و چه در حوزه عمل، ناشی از این امر است که ائمه اطهار علیهم السلام