صفحه ٢٠٨

تَقَلَّدْتُ، وَ بِاتِّفاقٍ مِنْهُمْ اَخَذْتُ ما اَخَذْتُ، غَیْرَ مَکابِرٍ وَ لا مُسْتَبِدٍّ وَ لا مُسْتَأْثِرٍ، وَ هُمْ بِذلِکَ شُهُودٌ.
 فالتفت فاطمة علیهاالسلام الى الناس، و قالت: مَعاشِرَ الْمُسْلِمینَ الْمُسْرِعَةِ اِلى قیلِ الْباطِلِ، الْمُغْضِیَةِ عَلَى الْفِعْلِ الْقَبیحِ الْخاسِرِ، «اَفَلا تَتَدَبَّرُونَ الْقُرْانَ اَمْ‏عَلی قُلُوبٍ اَقْفالُها»؟(167) کَلاَّ بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِکُمْ ما اَسَأْتُمْ مِنْ اَعْمالِکُمْ، فَاَخَذَ بِسَمْعِکُمْ وَ اَبْصارِکُمْ، وَ لَبِئْسَ ما تَأَوَّلْتُمْ،وَ ساءَ ما بِهِ اَشَرْتُمْ، وَ شَرَّ مِنْهُ ما اِغْتَصبْتُمْ!، لَتَجِدَنَّ وَ اللَّهِ مَحْمِلَهُ ثَقیلاً، وَ غِبَّهُ وَبیلاً، اِذا کُشِفَ لَکُمُ الْغِطاءُ، وَ بانَ ما وَرائَهُ الضَّرَّاءُ، وَ بَدا لَکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَحْتَسِبُونَ، «وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْمُبْطِلُونَ »(168)؛ پس فاطمه علیها السلام فرمود: سبحان الله! پدر من روی گردان از کتاب و مخالف با احکام آن نبود؛ بلکه پیوسته پیرو آن و تابع سوره های آن بود. پس آیا برای بی وفایی به او جمع می شوید، در حالی که برای این عمل خود دروغی را بهانه میکنید؟ این عمل پس از وفات او (پیامبر صلی الله علیه و آله) شبیه نقشه هایی است که [برای قتل او] در زمان حیاتش کشیده شد. این کتاب خدای که داوری عادل و ناطقی روشن است میگوید: «[زکریا گفت: خدایا... از نزد خود جانشینی به من ببخش که] وارث من و دودمان یعقوب باشد»، و قرآن میگوید: «و سلیمان از داود ارث برد»، و خدای عزوجل در آنجا که سهیمه ها را توزیع و واجبات و ارث ها را تشریع و سهم مردان و زنان را آشکار فرمود چیزی را تبیین نمود که توجیه باطل گویان را دور کرد و گمان ها و شبهات را در حق گمراهان زدود. هرگز چنان