سعادت خويش، رهبران خود را مىپرستيدند تا آنان بارى را از دوششان بردارند. اگر اين رهبران، در دنيا كارهايى براى پيروانشان كرده اند، اين فقط براى آزمايش خدا بوده و به اذن خدا اين اختيار به رهبران آنان واگذار شده است؛ ولى در آخرت مىفهمند كه اشتباه بزرگى را مرتكب شده اند.
در اين آيات، اسم عذاب، سه بار پشت سر هم تكرار شده است كه يكى از آنها شديدالعذاب بودن خدا را بيان مىكند. پيروى نكردن از خدا و دستورهاى او، انسان را از سعادت محروم و به عذاب ابدى مبتلا مىكند. ضرر اين كار فقط محروميت از سعادت دنيايى نيست؛ بلكه عذاب شديد آخرتى را به دنبال دارد.
نكته ديگر اين است كه وقتى پيروان، حقيقت پيروى خويش را كه عذاب و قهر الاهى است مىبينند، مىگويند: اى كاش ما به دنيا باز مىگشتيم تا از رهبران خود تبرّى بجوييم! روز قيامت صحنه عجيبى است. كسى كه يك عمر به دنبال كسى رفته تا او را سعادتمند كند، به عذاب ابدى دچار مىشود. من در اين جا نمى توانم مثالهاى عينى بزنم؛ امّا مىتوانيد اين نمونه را در ذهنتان تصوّر كنيد: كسى به عشق يك نفر، عمرى زحمت مىكشد و زندگى مىكند؛ براى او پول فراهم مىآورد و خرج مىكند؛ شبها با ياد او به خواب مىرود و روزها با ياد او از خواب بيدار مىشود؛ در محلّ كار، با دوستانش درباره او صحبت مىكند و مىكوشد تا پيرو و همفكرى مثل خودش براى او بيابد ؛ از مسلك او پيروى مىكند؛ تمام دارايى خود را در راه هدفهاى او به كار مىگيرد؛ عمرى او را مىپرستد و فقط اسم خدا را روى او نمى گذارد تا اين كه ناگهان جريان عوض مىشود و از يك نشئه به نشئهاى ديگر مىرود. وقتى آن شخص از جهان مادّى چشم مىبندد، نگاهش به جهان آخرت باز، و آن جا متوجّه مىشود عمرى را كه در آن، به كسِ ديگرى غير از خدا دل بسته و از او اطاعت كرده ، با ضرر و خسران تباه كرده است: كَذلِكَ يُرِيهِمُ اللّهُ أَعْمالَهُمْ حَسَرات عَلَيْهِمْ. آن وقت است كه بسيار حسرت مىخورد و بيزارى جُستن از او را آرزو مىكند.
آفتاب ولایت
منشور محبّت و معرفت 5