صفحه ١٤١

اهل تسنّن معتقديم كه اين وجود مقدّس حيات دارد؛ امّا در پس پرده غيبت است و روزى ظهور خواهد كرد؛ امّا او كجا است؟ چه ارتباطى با ما دارد؟ چقدر از حال ما آگاه است؟ آيا همان گونه كه ما از او بى خبريم، او نيز از ما بى خبر است؟! آيا همان طور كه ما در زندگى او نقشى نداريم، او نيز در زندگى ما نقشى ندارد؟!
 
1. هنگامه اضطرار و توسّل به امام زمان(عليه السلام)
شايد همه ما هنگام نياز و اضطرار، همان گونه كه به خداوند بزرگ توجّه مى‌يابيم، به امام زمان عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف نيز توجّه كنيم و از او بخواهيم كه به حُرمتِ دعاى مستجاب و آبرويى كه در پيشگاه خداوند دارد، از ما رفع اضطرار و گرفتارى كند؛ چرا كه معتقديم: خداوند درهاى رحمتش را از راه ولىّ خود به روى ما گشوده است. اين توجّه ناخودآگاه، بر اثر ايمانى مرتكز در دل‌هاى ما است كه با شير مادر اندرون شده است و ان شاء اللّه با جان به در مى‌رود.
اين كه هنگام اضطرار به حضرت توجّه مى‌كنيم و «يا صاحب الّزمان» مى‌گوييم، به چه معنا است؟ اين كه گمشده‌اى در بيابان، پس از تحمّل چند شبانه روز گرسنگى، تشنگى و سرگردانى، وقتى از همه جا نااميد مى‌شود، مى‌گويد: يا صاحب الزمان أغثنى، و يا اباصالح المهدى ادركنى، به چه معنا است؟!
آيا معناى چنين توجّه و توسّلى جز اين است كه آقا از ضمير و سرنوشت ما آگاهى دارد؟! آيا جز بدين معنا است كه تمام عالم در اختيار او است و بر دل‌هاى ما احاطه علمى دارد؟! اگر عالم در اختيار او نباشد و بر دل‌ها احاطه علمى نداشته باشد، چگونه صداى گمشده بيابان را مى‌شنود؟! چگونه خبردار مى‌شود و با چه وسيله‌اى به او كمك مى‌كند؟! چگونه صداى ضعيف بيمارى را در دل شب، در بستر بيمارى اش مى‌شنود يا چگونه فرياد مظلوميت مظلومى را حتّى نگفته مى‌شنود؟! اين چه مقامى است؟ آيا اين مقام به زمانى منحصر است كه ما اضطرار مى‌يابيم؟! آيا حضرت فقط هنگام اضطرار صداى ما را مى‌شنود و در زمان‌هاى ديگر، از احوال ما بى خبر است؟!