گفتم: گاهى خوانده ام، فدايت شوم!
پرسيد: آيا آن كه علم ناچيزى از «علم الكتاب» نزد او است، عالمتر و فهيمتر است يا كسى كه تمام «علم الكتاب» نزد او است؟!
گفتم: به قطع كسى كه تمام «علم الكتاب» نزد او است.
پس با دست مباركش به سينه مطهّرش اشاره كرد و سه مرتبه فرمود: علمُ الكِتَابِ كُلُّهُ و اللّهِ عِنْدَنَا؛ به خدا سوگند! تمام علم كتاب نزد ما، اهل بيت است.(1)
آصف بن برخيا چون بهرهاى از «علم الكتاب» داشت، توانست بارگاه عظيم بلقيس را پيش از آن كه پلك چشمان حضرت سليمان(عليه السلام) به هم بخورد، از صنعاى يمن به فلسطين منتقل كند؛ چرا كه قرآن مىفرمايد:
قالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ...؛
در زبان عرب اگر حكمى را بر صفتى تعليل كنند، آن صفت بر علّيت دلالت خواهد داشت؛ بنابراين، معناى آيه اين است كه چون چنان علمى داشت، توانست چنين كار خارق العادهاى را انجام دهد. آرى، بنابر اين روايت پرمعنا و نورانى، علم آصف بن برخيا، در مقايسه با علم اهل بيت(عليهم السلام) همچون قطرهاى ناچيز در برابر دريايى بيكران است. به بيان ديگر، علم آصف بن برخيا كه به او قدرت داد تا تخت و بارگاه بلقيس را پيش از چشم بر هم زدنى در پيشگاه سليمان(عليه السلام) حاضر كند، قطرهاى ناچيز از درياى علمِ اهل بيت(عليهم السلام) و مهدى موعودِ ارواحنا فداه ما است.
از اين حديث شريف راهى گشوده مىشود تا بدانيم علومى كه خداوند به اولياى خاصّ خويش عطا كرده، چه حقيقت والا و چه درياى پرعظمتى است كه يك قطره اش چنان آثارى را در پى دارد. به هرحال، ما با چنين درياى بيكرانهاى مواجهيم. چنين دريايى را با ذهنهاى ضعيف و محدود خودمان چگونه مىتوانيم پيمانه كنيم؟! چنين حقيقت عظيمى را چگونه مىتوانيم وصف كنيم؟! چارهاى برايمان باقى نمى ماند جز اين كه در
آفتاب ولایت
منظومه ولایت 3