صفحه ٦٩

كنيم؟ در اين جا دو پرسش مطرح مى‌شود: 1. وقتى ما اسوه و الگو را نمى بينيم، چگونه به او تأسى كنيم؟ 2. آيا رفتارى كه در زمان امامان(عليهم السلام) انجام گرفته، براى اين زمان نيز قابل تأسّى است؟ درباره پرسش اوّل بايد گفت: تأسّى و اقتدابه طور مستقيم، ميسر نيست؛ امّا غيرمستقيم، امكان دارد. شبيه اين كه انسان، شخصى را نبيند؛ ولى تصوير او را در تلويزيون مشاهده كند يا فيلم او را ببيند. وقتى ما به طور كامل بتوانيم سيماى امامان را از لابه لاى آيات، روايات و تاريخ مجسّم كنيم، مرتبه نازله‌اى براى ما حاصل مى‌شود. گويا كسى را ديده ايم كه اكنون حضور ندارد؛ ولى چگونگى رفتار او در حافظه ما هست و از حافظه كمك مى‌گيريم تا بتوانيم جاى خالى او را پر كنيم.
پرسش مهم‌تر اين است كه تقليد، به وضع زمانى و مكانىِ الگو بستگى دارد. بعضى چيزها را در زمانى مى‌شود عمل كرد؛ امّا در زمان ديگر امكان عمل ندارد. چون با آن زمان، هزار و چندصد سال فاصله شده، تقليد از آن‌ها اصلا ميسّر نيست و امروزه امكان عمل ندارد. فرض كنيد آن زمان اسب سوار مى‌شدند و با شمشير مى‌جنگيدند. حال اگر بخواهيم پيروى كنيم، بايد در جنگ‌ها سوار اسب شويم و با شمشير بجنگيم و اين امكان ندارد.
كسانى شبهه‌هايى را القا مى‌كنند كه گاهى ممكن است از روى غفلت و نادانى، و گاهى از روى شيطنت باشد. ما حمل بر صحّت مى‌كنيم و مى‌گوييم: ان شاءالله اين شبهه‌ها، همه از روى نادانى است و از روى غرض و مرض نيست. شبهه القا مى‌كنند كه چطور مى‌شود از حضرت زهرا الگو گرفت؟! آن شيوه زندگى ويژه 1400 سال پيش بوده است و در زمانه ما به هيچ وجه امكان عمل ندارد. زندگى ساير امامان(عليهم السلام) نيز براى زمان خاص و وضعيت اقليمى و جغرافيايى خاص بوده است. در اين زمان، وضع تغيير كرده و آن سيره زندگانى به هيچ وجه قابل تقليد و تأسّى نيست؛ پس اين پرونده را بايد بست.
در پاسخ به اين پرسش بايد گفت: قرآن كريم مى‌فرمايد:
لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ.(1)
و در سيره رسول اللّه براى شما سرمشق نيكويى وجود دارد.