جوانى شان را صرفِ درس خواندن، مدرك گرفتن و يافتن شغلى پردرآمد مىكنند، اگر بتوانند سالى يك ميليون تومان ذخيره كنند و پس از بيست سال يك خانه بيست ميليون تومانى بخرند، حاصل عمرشان پس از چهل يا پنجاه سال تلاش و دوندگى، يك خانه بيست ميليونى خواهد بود؛ يعنى حاصل تمام درس خواندنها، زحمتها، تبليغها و... با چند خروار خاك و گچ و سيمان و آهن مساوى شده است.
قرآن كريم مىفرمايد:
قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمالاً. الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحسِنُونَ صُنعاً(1)
بگو: آيا به شما خبر دهيم كه زيانكارترين [مردم] در كارها چه كسانى هستند؟ آنها كه تلاشهايشان در زندگى دنيا گم و نابود شده است و با اين حال مىپندارند كه كار نيك انجام مىدهند.
كسانى كه عمرشان صرف شد تا خوشىها و زينتهاى دنيا را به دست آورند، ضرر كرده اند؛ چرا كه هرگز به آن همه زحمتها، بى خوابىها، غربتها و مشكلات زندگى نمى ارزيد كه در مقابلش يك مشت سنگ و آهن و سيمان و گچ به دست آيد.
آرى، چنين افرادى زيانكارند؛ امّا چرا زيانكارترين افرادند؟!
براى اينكه وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنعاً. كسانى كه از اوّل مىدانند، كار نادرستى را مرتكب مىشوند و سرمايه و پولشان را آگاهانه به دست خودشان آتش مىزنند، زيان كردهاند؛ امّا زيانكارترين افراد كسانى اند كه نه تنها اين آتش زدن سرمايه را خسارت نمى دانند، بلكه آن را هنر و ترقّى و افتخار مىپندارند. اينان خيال مىكنند با اين درس خواندنها و كارهايى كه براى غير خدا انجام مىدهند، خيلى اوج گرفتهاند؛ امّا ناگهان متوجّه مىشوند كه همه اش «هَباءً مَنْثُوراً؛ گردو غبارى پراكنده در هوا» شده است.
اينان خسارتى دوچندان دارند؛ هم سرمايه را از دست داده اند و هم آرزوها و آرمانهايى كه داشتند، بر باد رفته است. پنداشتند با اين اعمالشان نزد خدا عزيز، و بر اثر
آفتاب ولایت
منشور محبّت و معرفت 2