صفحه ١٩١

نمونه ديگر اين بازگشت را در سنگاپور مشاهده كردم. در آن جا تاجرى نزد من آمد و گفت: من در شمار وهّابيان و دشمنانِ سرسخت شيعه بودم؛ امّا با مشاهده مبارزه مقدّس امام(رحمه الله) با مفسدان و طاغوتيان، عاشقِ منش و شخصيت امام؛ شدم و با خود انديشيدم مذهبى كه بتواند چنين پيشوا و رهبر استوارى را بپرورد، به يقين حقّ است. از آن پس شيعه شدم و تا كنون تمام مال و هستى ام را براى ترويج فرهنگ تشيّع در اين ديار نثار كرده ام.
آرى، همان گونه كه امامان(عليهم السلام) فرموده اند ما بايد بدون هيچ سستى و ملاحظه‌اى، كلمات و معارف نورانىِ قرآن و اهل بيت علیهم السلام را به مردم جهان عرضه كنيم و مطمئن باشيم كه جاذبه كلام وحيانىِ ايشان، دل‌هاى لايق را از گوشه و كنار جهان جذب خواهد كرد.
نمونه ديگر اين بازگشت را در كشور مالزى شاهد بوده ام. چنان كه مى‌دانيد، كشور مالزى به صورت فدرال اداره مى‌شود؛ يعنى هر ايالت و استانش دولتى مستقل دارد. در ايالتِ كلانتان مالزى، حزبى به نام «حزب پاس» حاكم است. نخست وزير اين ايالت و اوّل شخص حزب پاس، يك روحانىِ سُنّى شافعى به نام نيك عبدالعلى است. وى آرزو مى‌كرد كه‌اى كاش زمينه‌اى فراهم مى‌شد كه ما مى‌توانستيم دانشجويانمان را به ايران بفرستيم تا حقيقت اسلام و مسلمانى را از شما شيعيان بياموزند. او تحت تأثير سيره الاهى حضرت امام(رحمه الله) به مذهبِ حقّ شيعه بسيار مايل شده بود. وى چنان به امام علاقه داشت بود كه فرمايش‌هاى مهم آن جناب را به خوبى به خاطر داشت و از او به نيكى ياد مى‌كرد.