اگر مسأله ايران براى آنان اهمّيت نداشت، آيا حاضر مىشدند اين رسوايى را به جان بخرند؟! اين رسوايى را به جان مىخرند؛ چون سقوط خويش را در يك قدمى خود مىبينند. ما بايد منتظر دسيسههاى جديدى از طرف آنان باشيم. همان طور كه رهبر معظّم انقلابحفظه اللّه فرموده است، آنان تا به حال از هيچ توطئهاى كوتاهى نكرده و هركارى كه مىتوانسته اند، كرده اند. دشمنان ما بايد متوجّه شده باشند كه خداى متعالى، پشتيبان اين نظام است و اين دسيسهها اثرى ندارد. ايجاد شك و شبهه در مسأله ولايت فقيه، متّهم كردن نظام اسلامى به حكومت ديكتاتورى و دسيسههاى ديگرى از اين قبيل مثل توطئههاى ديگرشان، به خودشان برخواهد گشت. وظيفه ما در اين عصر اين است كه اهمّيت موقعيت خود را بشناسيم و بدانيم نعمت عظيمى داريم كه شكرانه آن، حمايتِ همه جانبه از رهبرى نظام است.
اگر در گوشه و كنار، از كسانى خطاهايى سر مىزند و اگر قصورهايى هست، بايد آن قدر هوشيار و خردمند باشيم كه اين نقايص جزئى، نبايد ما را درباره اصل و كلّ نظام سست يا محبّتمان را به آن كمرنگ كند. مگر در زمان حكومت پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و اميرمؤمنان(عليهم السلام) نقص وجود نداشت؟! در زمان امام على(عليه السلام) چه كسانى استاندار فارس، بحرين و اهواز بودند؟! همان طور كه كمابيش آگاهى داريد، يكى از استانداران حضرت على(عليه السلام)، برادرخوانده معاويه، زياد بن عبيد بود. او كسى بود كه پسرش، عبيداللّه بن زياد، با امام حسين(عليه السلام) جنگيد. زمان حكومت اميرمؤمنان(عليه السلام)، همه واليان و حاكمان او فرشته نبودند! چنان نبود كه در هيچ جاى عالم، هيچ خلاف شرعى انجام نگيرد. آن دستهاى دزدان كه بريده، و حدهايى كه جارى مىشد، براى چه بود؟! آن نامههاى عتاب آميز حضرت و آن توبيخها و مؤاخذهها كه در نهج البلاغه ثبت شده، براى چه كسانى بوده است؟! علّت مطلوب بودن آن نظام اين بود كه محورش على(عليه السلام) بود. در كنار اين نظام، ممكن است خطاهايى رخ دهد؛ امّا آيا صحيح است كه به سبب خطاها، از حمايت حكومت حضرت على(عليه السلام) دست برداريم؟! هيچ كس نمى گويد در كشور ما، هيچ اشتباهى رخ نمى دهد؛ هيچ ظلمى انجام نمى گيرد و هيچ خلاف شرعى صورت نمى گيرد؛ امّا اين نقايص را نبايد به
آفتاب ولایت
منظومه ولایت 2