صفحه ٣٦٨

خدا مانند طبيب است، مصلحت مريض در نسخه طبيب است نه آنچه بيمار تمايل دارد، پس تسليم امر خدا باشيد تا رستگار شويد.
در نظام حكومت دينى، خدا محورى بر دموكراسى و مردم سالارى حاكم است، زيرا نظر مردم مادامى ارزش دارد كه مخالفِ حكم خدا نباشد.
پيام ها:
1- سنّ و سواد و نژاد و قدرت و ثروت و شهرت و قبيله و طرفدار و سازمان هاى بين المللى، هيچكدام سبب ايجاد حقّ در برابر قانون الهى نمى شود. «ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ»
2- نشانه ى ايمان، تعبّد در برابر خدا و رسول است. ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ ...
3- در تسليم و تعبّد، زن و مرد تفاوتى ندارند. «لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ»
4- هر كس در برابر قانون خدا و سنّت پيامبر، قانونى بياورد، در ايمان خود شك كند. «ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ»
5- دستورهاى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله، همچون دستورهاى خداوند واجب الاجراست.
 «إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ»
6- خدا و رسول بر امور مردم ولايت كامل دارند. «قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً»
7- اجتهاد در برابر نصّ، ممنوع است. (آن جا كه حكم الهى روشن است، هيچ كس حقّ اظهار نظر ندارد.) «ما كانَ- لَهُمُ الْخِيَرَةُ»
8- آزادى انسان در چارچوب قوانين الهى است. «ما كانَ- لَهُمُ الْخِيَرَةُ»
9- عقل بايد تابع وحى و سليقه بايد تابع وظيفه باشد. «ما كانَ- لَهُمُ الْخِيَرَةُ»
10- هر انتخاب و نظريّه اى كه مخالف قانون و قضاوت خدا و رسول باشد، معصيت و انحراف آشكار است. وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ ... ضَلالًا مُبِيناً