صفحه ٢٤٤

6- از بهترين راه هاى تربيت صحيح فرزند، گفتگوى صميمى با اوست. «وَ هُوَ يَعِظُهُ يا بُنَيَّ»
7- از رسالت هاى پدر نسبت به فرزند، موعظه است. «قالَ لُقْمانُ لِابْنِهِ وَ هُوَ يَعِظُهُ»
8- با نوجوان بايد با زبان موعظه سخن گفت، نه سرزنش. «وَ هُوَ يَعِظُهُ يا بُنَيَّ»
9- موعظه بايد با محبّت و عاطفه همراه باشد. «يا بُنَيَّ»
10- يكى از شرايط تأثير موعظه، احترام و شخصيّت دادن به طرف مقابل است. «يا بُنَيَّ»
11- در ارشاد و موعظه، مسايل اصلى را در اولويّت قرار دهيم. يَعِظُهُ ... لا تُشْرِكْ 
12- مهم ترين و محورى ترين بُعد حكمت، توحيد است. آتَيْنا لُقْمانَ الْحِكْمَةَ ... قالَ ...لا تُشْرِكْ 
13- شرك، بزرگ ترين خطر و اصلى ترين مسئله است، در نزد خداوند، همه ى دنيا متاع قليل است، «مَتاعُ الدُّنْيا قَلِيلٌ» «1»، ولى شرك ظلم عظيم است. «لَظُلْمٌ عَظِيمٌ» يعنى اگر همه ى دنيا را به كسى بدهند كه مشرك شود، نبايد بپذيرد.
14- مواعظ خود را با دليل و منطق بيان كنيم. لا تُشْرِكْ ... إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ 

معناى شرك 
شرك، معناى وسيع و گسترده اى دارد كه بارزترين آن شرك به معناى بت پرستى است و اين نوع شرك، به فتواى فقها موجب خروج از جرگه ى دين و سبب ارتداد انسان مى شود.
شرك معانى ديگرى نيز دارد: اطاعت بى چون و چرا از غير خدا و يا پيروى از هواى نفس كه قرآن مى فرمايد: «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ» «2» و همانا فرستاديم در هر امّتى رسولى، كه خدا را عبادت كنيد و از طاغوت اجتناب كنيد. يا مى خوانيم: «أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ» «3» آيا نديدى كسى كه هواى نفس خود را خداى خود قرار داده است.