صفحه ٣٥٥

گناهان دو دسته اند: كبيره و صغيره. سرچشمه ى اين تقسيم آيه مباركه ى «إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ» «1» است، يعنى اگر شما از گناهان بزرگ دورى كنيد ما سيّئات و گناهان كوچك شما را مى بخشيم. ليكن در مواردى گناه صغيره حكم گناه كبيره پيدا مى كند، نظير گناه در زمان خاص مانند ماه رمضان كه جرم و مجازات آن بيشتر است. يا گناه در مكان خاص، تكرار گناه و اصرار بر آن، گناه همراه با شادى، گناهِ آشكارا و گناهِ افراد برجسته و الگو نظير همسران پيامبر. به هر حال مسايل جنبى مى تواند در گناه و كيفر آن اثر بگذارد.
در روايات آمده است كه گناه بزرگان، حساب ديگرى دارد، حتّى اگر از انبيا يك «ترك اولى » سر زند تنبيه مى شوند؛ در حديثى معروف آمده است: «يغفر للجاهل سبعون ذنبا قبل أن يغفر للعالم ذنب واحد» «2» هفتاد گناه جاهل بخشيده مى شود، قبل از آن كه يك گناه عالم بخشيده شود.
پيام ها:
1- در كيفر و پاداش، حَسَب و نسب اثرى ندارد و هر متخلّفى بايد مجازات شود. يا نِساءَ النَّبِيِّ ...
2- همسرى پيامبر، مستلزم عصمت نيست. «مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفاحِشَةٍ» (آرى در خانه پيامبر بودن انسان را بيمه نمى كند، اين مكتب است كه انسان را بيمه مى كند.)
3- حساب خلاف هاى علنى، از گناهان پنهان جداست. «مُبَيِّنَةٍ»
4- عمل زشت به خودى خود، كيفر به دنبال دارد. «يُضاعَفْ» و نفرمود: «نضاعف» 5- شدّت و ضعف كيفر و پاداش بر اساس آثار فردى و اجتماعى عمل است.
نِساءَ النَّبِيِّ ... ضِعْفَيْنِ 
6- كسانى كه چهره ى دينى و اجتماعى دارند و كارشان براى ديگران سرمشق است، اگر گناه كنند، كيفرشان بيش از ديگران است. نِساءَ النَّبِيِّ ... ضِعْفَيْنِ