صفحه ٣٤

خُلق عظيم 
كلمه خُلق به صفاتى گفته مى شود كه با سرشت و خوى انسان عجين شده باشد و به رفتارهاى موسمى و موقّت گفته نمى شود. تفسيرهاى مختلفى درباره «خُلُقٍ عَظِيمٍ» شده است، از جمله:
الف) عايشه گويد: اخلاق پيامبر، متضمّن 10 آيه اول سوره مؤمنون است و بالاتر از اين مدح، مدحى نيست.
ب) مراد، تخلّق به اخلاق اسلام و طبع بزرگ است.
ج) مراد، صبر بر حق و تدبير امور بر اقتضاى عقل است.
د) برخى از كتب لغت، خلق را به معناى دين و آئين گرفته اند، چنان كه در حديثى از امام باقر عليه السلام مى خوانيم كه آن حضرت فرمود: مراد از خلق عظيم آئين اسلام است. «1»
ه) مراد، برخورد بزرگوارانه با مخالفان است. چنان كه خداوند او را به اين شيوه، مامور ساخته بود: «خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِينَ» «2»
و) مراد، مكارم اخلاق است. چنانكه از آن حضرت روايت شده كه فرمود: «انما بعثت لا تمم مكارم الاخلاق» و فرمود: «ادبنى ربى فاحسن تاديبى» «3» پروردگارم مرا تربيت نمود و چه خوب تربيت نمود.
ز) عايشه درباره اخلاق پيامبر گفت: «كان خلقه القرآن» «4» اخلاق پيامبر، تجسم قرآن بود.
مرحوم علامه طباطبايى در تفسيرالميزان (ج 6، ص 183)، حدود 27 صفحه در زمينه اخلاق و سنن و آداب زندگى پيامبر صلى الله عليه و آله رواياتى را نقل كرده است، كه به برخى از آنها فهرست وار اشاره مى كنيم:
1. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله خود كفش خود را مى دوخت.
2. لباس خود را وصله مى زد.