صفحه ٩٢

6- از آمدن مرگ بترسيد و ايمان آوريد. أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ ... إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذا جاءَ لا يُؤَخَّرُ
7- انسان رابطه ميان ايمان وعمل صالح با طول عمر را نمى داند. «لَوْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ»

قالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلًا وَ نَهاراً «5» فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلَّا فِراراً «6» وَ إِنِّي كُلَّما دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِيابَهُمْ وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً «7» ثُمَّ إِنِّي دَعَوْتُهُمْ جِهاراً «8» ثُمَّ إِنِّي أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَ أَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْراراً «9»
 (نوح) گفت: پروردگارا همانا من قوم خود را شب و روز دعوت كردم. ولى دعوت من جز بر فرار آنان نيفزود. و البتّه هرگاه كه آنان را دعوت كردم تا (ايمان آورند و) تو آنان را بيامرزى، انگشتانشان را در گوشهايشان نهادند و لباسهايشان را بر سر كشيدند و (بر طغيان خود) اصرار كردند و سخت تكبر ورزيدند. آنگاه من آنان را با صداى بلند دعوت كردم. سپس گاهى به طور آشكار و گاهى در نهان (با آنان سخن) گفتم.

نكته ها:
برخورد قوم نوح با آن حضرت به گونه اى بود كه گاه دست فرزندان خود را مى گرفتند و نزد حضرت نوح مى آوردند و مى گفتند: همان گونه كه پدران ما به ما سفارش كردند ما نيز به شما مى گوييم كه حرف اين مرد را گوش ندهيد.
ميان كفّار زمان حضرت نوح و كفّار زمان پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله، شباهت هايى است، از جمله:
1. فرار از حق
فرار قوم نوح: «فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلَّا فِراراً» «1»