صفحه ١٦

مقايسه قرار گيرد. (آيات قبل سخن از كيفر دوزخيان بود و اين آيه از بهشتيان سخن مى گويد.) «إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ»
2- خشيت از خداوند زمانى كارساز است كه دائمى باشد. «يَخْشَوْنَ» فعل مضارع و نشانه استمرار است.
3- پاك شدن از گناهان، زمينه دريافت الطاف الهى است. «لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ»
4- تقوا و خشيت واقعى آن است كه انسان در درون خود نيز از خدا پروا داشته باشد، وگرنه تقواى ظاهرى، تظاهرى بيش نيست. «يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ»
5- ريا و نفاق را كنار بگذاريم كه خدا به باطن ها آگاه است. «عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»
6- پنهان بودن، در علم عميق خداوند، اثرى ندارد. او تمام نيّت ها و راز دل ها را مى داند. «إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» ( «عَلِيمٌ» نشانه علم عميق و گسترده است.)
7- علم خداوند به مخلوقات، به خاطر خالقيّت اوست. (كسى كه چيزى را ساخته و آفريده، از حالات آفريده خود آگاه است.) «أَ لا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ»
8- ايمان به علم خداوند، بهترين عامل بازدارنده از نفاق و نهان كارى است. أَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ ... أَ لا يَعْلَمُ ...

هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُوا فِي مَناكِبِها وَ كُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَ إِلَيْهِ النُّشُورُ «15»
اوست كه زمين را براى شما رام ساخت، پس در شانه هاى آن رفت و آمد كنيد و از رزق الهى بخوريد (و بدانيد كه) برانگيخته شدن فقط به سوى اوست.

نكته ها:
 «منكب» به معناى شانه است و شانه بهترين عضو براى قرار گرفتن بار بر روى آن