صفحه ١١٣

5- استقامت بر راه حق ارزش است. و هر استقامتى ارزش ندارد، زيرا بعضى  استقامت ها لجاجت و يك دندگى است. «اسْتَقامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ»
6- توسعه رزق، يكى از اسباب آزمايش است. «لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ» (چنانكه حضرت سليمان نيز توسعه رزق خودش را سبب آزمايش دانست.
 «هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي» «1»)
7- استقامت بر راه مستقيم در طبيعت اثر مى گذارد. «ماءً غَدَقاً»
8- رفاه زمينه غفلت است. «ماءً غَدَقاً لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ»
9- با توسعه رزق مغرور نشويد. «لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ»
10- حتّى بعد از استقامت بر راه حق و دريافت پاداش، كار خود را پايان يافته ندانيد كه تازه آزمايش ديگرى شروع مى شود. ماءً غَدَقاً لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ ...
11- خداوند، هم مهر دارد و هم قهر. ماءً غَدَقاً ... عَذاباً صَعَداً
12- يكى از عوامل كشيده شدن به دوزخ اعراض از ذكر خداوند است. «وَ مَنْ يُعْرِضْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذاباً صَعَداً»
13- گاهى نزول باران وسيله آزمايش است كه اگر با ناشكرى و كفران همراه شود، قهر فراگير به دنبال دارد. «عَذاباً صَعَداً»

 أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً «18» وَ أَنَّهُ لَمَّا قامَ عَبْدُ اللَّهِ يَدْعُوهُ كادُوا يَكُونُونَ عَلَيْهِ لِبَداً «19» قُلْ إِنَّما أَدْعُوا رَبِّي وَ لا أُشْرِكُ بِهِ أَحَداً «20» قُلْ إِنِّي لا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَ لا رَشَداً «21»
و اينكه مساجد براى خداوند است پس (در آنها) با خداوند احدى را نخوانيد و اينكه وقتى بنده خدا بر پا ايستاده و او را مى خواند نزديك بود (جنيان) بر او ازدحام كنند. بگو: من فقط پروردگارم را مى خوانم و احدى را شريك او نمى گيرم. بگو: همانا من مالك هيچ سود و زيانى براى شما نيستم.