صفحه ٧٣

نكته ها:
 «معارج» جمع «معرج» به معناى محلّ عروج و صعود است و مراد از آن، آسمان هاست كه محلّ نزول و عروج فرشتگان مى باشد.
مرحوم علامه امينى قدس سره در كتاب شريف الغدير «1» نام سى نفر از بزرگان مفسّرين و محدّثين، از قرن سوم هجرى تا قرن چهاردهم را نقل كرده كه گفته اند: شأن نزول آيه «سَأَلَ سائِلٌ» مربوط به شخصى مى باشد كه به پيغمبر گفت: نصب اميرالمؤمنين به خلافت در روز غدير از طرف خودت بود يا از طرف خدا؟! ما را به حج و روزه و زكات فرمان دادى و ما قبول كرديم، امّا راضى نشدى، تا آن كه پسر عموى خودت را بر ما حاكم كردى! سپس گفت: «اللَّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ» «2» خدايا اگر اين امر حق است از آسمان سنگى بباران (تا نابود شويم و شاهد چنين روزى نباشيم). سنگى فرود آمد و او نابود شد و اين آيه نازل شد. «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ»

پيام ها:
1- يادآورى برخى حوادث جزئى و فردى، براى عبرت ديگران لازم است و بايد حفظ شود. (سائل يك نفر بود كه قهر خدا او را نابود كرد، ولى اين ماجرا در متن قرآن مطرح مى شود تا تمام انسان ها در طول تاريخ بخوانند.) «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ»
2- تقاضاى نابجا، مغرضانه و لجوجانه مى تواند حادثه آفرين باشد. «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ»
3- تا وقتى عذاب الهى نازل نشده، راه توبه و دفع عذاب با صدقه باز است، امّا عذابى كه در حال نزول است، راه نجاتى از آن نيست. بِعَذابٍ واقِعٍ ... لَيْسَ لَهُ دافِعٌ