صفحه ٤٣

از روز اول با بخل مخالف بود، گفت: آيا به شما نگفتم اين فكر غلط است؟ به هر حال آنان قهر الهى را ديدند و متنبّه شدند و يكديگر را ملامت كردند.

پيام ها:
1- آزمايش يكى از سنّت هاى الهى است. «إِنَّا بَلَوْناهُمْ كَما بَلَوْنا»
2- قران، نمونه هاى مختلف اتحاد الهى را بيان مى دارد تا ما با شيوه آزمون الهى آشنا شويم. «كَما بَلَوْنا أَصْحابَ الْجَنَّةِ»
3- طرح هايى كه به محروم كردن فقرا بينجامد ناكام است. أَقْسَمُوا ... وَ لا يَسْتَثْنُونَ ... فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِيمِ 
4- هر سوگندى ارزش ندارد. «أَقْسَمُوا لَيَصْرِمُنَّها مُصْبِحِينَ»
5- قهر الهى مخصوص آخرت نيست بلكه گاهى در دنيا و بسيار سريع واقع مى شود. فَطافَ عَلَيْها طائِفٌ مِنْ رَبِّكَ ... فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِيمِ 
6- تنبيه و كيفر از شئون ربوبيّت است و جنبه تربيتى دارد. «طائِفٌ مِنْ رَبِّكَ»
7- هيچ كس نمى تواند بر خدا پيشى بگيرد. (اينها صبح زود براى چيدن ميوه ها برخاستند ولى خداوند سحر باغ را سوزاند.) «وَ هُمْ نائِمُونَ»
8- كيفر و جرم بايد متناسب باشد. چون فقرا را محروم كردند پس محروم شدند.
لا يَسْتَثْنُونَ ... فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِيمِ 
9- فكر و تدبير انسان در برابر تدبير خدا بى رنگ است. (در اينجا وارثان تصميمى گرفتند و خداوند اراده ديگرى فرمود.) أَقْسَمُوا لَيَصْرِمُنَّها مُصْبِحِينَ ... فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِيمِ 
10- خداوند حامى فقراست. با اينكه فقرا از تصميم وارثان خبر نداشتند ولى خداوند به حمايت از فقرا و براى تنبيه وارثان بخيل، باغ را سوزاند. لا يَسْتَثْنُونَ ... فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِيمِ 
11- كاميابى هاى انسان در انحصار محاسبات او نيست. در اين داستان