صفحه ١٧٠

فرمود: «نَضْرَةَ النَّعِيمِ» «1»
شايد مراد از «ناظِرَةٌ» انتظار دريافت نعمت باشد. چنانكه در روايتى از امام رضا عليه السلام آمده  است: «مشرقة تنتظر ثواب ربها» «2» آنان در انتظار پاداش پروردگارشان هستند.
گرچه اين آيه مى فرمايد: «إِلى  رَبِّها ناظِرَةٌ» مردم به سوى پروردگارشان نظر مى كنند. امّا بر اساس آيه اى كه مى فرمايد: «لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ» «3» ديدگان تو را در نيابند، خداوند با چشم سر ديده نمى شود و در قيامت مردم به لطف پروردگار نظر دارند.
 «باسِرَةٌ» به معناى گرفتگى چهره است.
 «فاقِرَةٌ» از «فقار» به معناى ستون فقرات است. فقير نيز از همين ريشه و به معناى كسى است كه به خاطر نادارى گويا ستون فقراتش شكسته است. مراد از فاقره كمرشكن است.

پيام ها:
1- سؤال و پرسش روانكاوى لازم دارد؛ زير سؤال بردن قيامت به خاطر دلبستگى به دنياست. يَسْئَلُ أَيَّانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ ... كَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ
2- علاقه به دنيا زمانى بد و قابل سرزنش است كه يا شديد باشد: «لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَدِيدٌ» «4» و يا ملازم رها كردن قيامت باشد. «تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ وَ تَذَرُونَ الْآخِرَةَ»
3- علاقه به دنيا بسترى براى انكار معاد است. «تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ وَ تَذَرُونَ الْآخِرَةَ»
4- دنيا زودگذر است. گويا دنيا براى به آخر رسيدن عجله دارد و به سرعت سپرى مى شود. «تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ»
5- يك دل، دو دوستى برنمى دارد. «تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ وَ تَذَرُونَ الْآخِرَةَ»
6- انسان از عَجَل آفريده شده: «خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ» «5»، اگر با عقل و وحى خود را مهار نكند، تنها به فكر دنياى عاجل است. «تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ»