صفحه ١١٠

پروردگارش ايمان آورد، نه از نقصان حقّى مى ترسد و نه از ستمى.
واينكه برخى از ما اهل تسليم و بعضى ستمكارند پس كسانى كه اهل تسليم هستند، آنان در جستجوى رشدند. ولى ستمكاران هيزم دوزخند.

نكته ها:
 «بخس» به معناى نقصان ظالمانه است و «رهق» در معناى سفاهت، طغيان، گناه، كذب و ظلم به كار مى رود. «1»
 «قسط» به معناى بهره و نصيب است و «قاسط» به كسى گويند كه سهم ديگرى را مى گيرد و «مقسط» به كسى گويند كه سهم ديگران را بدهد. به اصطلاح، اگر از باب افعال باشد به معناى اجراى عدالت و اگر ثلاثى مجرد باشد به معناى ظلم به ديگران است.
كلمه «تَحَرَّوْا» به معناى قصد كردن است.
چون «قاسطون» در مقابل «مسلمون» به كار رفته است، پس اهل تسليم بايد عدالت پيشه باشند.
از آن جا كه آيات اين سوره تا اين جا از بيان جنّيانى بود كه قرآن را شنيدند و سپس براى ديگر جنّيان افكار و عقايد و نظرات خود را بيان كردند، لذا توجه به شيوه سخن و محتواى مطالب آنان، مى تواند در بحث تبليغ دين براى مبلغان مفيد باشد. اكنون برخى از آن ها را به اجمال مرور مى كنيم:
با توجه گوش دادن. «اسْتَمَعَ»
حضور گروهى. «نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ»
در برابر حقّ شاد شدن و احساسات نشان دادن. «سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً»
تبليغات. فَقالُوا ... يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ
ابراز عقيده و گرايش. «فَآمَنَّا بِهِ»
اظهار برائت از انحرافات. «وَ لَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنا أَحَداً»