صفحه ٩٠

براى اين كه پاسخ اين سؤال را دريابيم بايد از واقعه عاشورا قدرى به عقب برگرديم و وضع صدر اسلام را به خصوص از زمانى كه بنى اميه در شام قدرت را به دست گرفتند، بررسى كنيم تا ببينيم در اين زمان چه شرايطى وجود داشت كه عده اى توانستند از اين شرايط بهره بردارى كنند و فاجعه عظيم كربلا را به وجود آورند. گفتيم در جامعه اسلامى ضعف هايى وجود داشت و اين ضعف ها زمينه اى بود براى آن كه سياستمدارانى مثل معاويه بتوانند از اين زمينه بهره بردارى كرده، با استفاده از عواملى به مقاصد خود دست يابند. بيش تر اين ضعف ها مربوط به پايين بودن سطح اطلاعات دينى و فرهنگ مردم و حاكم بودن فرهنگ قبيله اى بر جامعه بود؛ به گونه اى كه اگر رئيس قبيله اى كارى را انجام مى‌داد، ديگران كوركورانه از او تبعيت مى‌كردند. و مسائلى از اين قبيل، بسترى بود براى اين كه سياستمداران بتوانند از آن سوء استفاده كنند.
و اما عواملى كه معاويه مانند همه سياست بازان دنياپرست به كار گرفت، در سه چيز خلاصه مى‌شد، گرچه مى‌توان براى بعضى از اين سه، شقوق مختلفى در نظر گرفت، عوامل مذكور عبارت بودند از:
1. تطميع سران و نخبگان قوم؛ يعنى با دادن پول، جوايز، تسهيلات و اعطاى پست و مقام، سران و نخبگان را مى‌خريدند و مقاصد خود را به وسيله آن ها اعمال مى‌كردند.
2. تهديد عموم مردم؛ يعنى به وسيله شقاوت ها، قساوت ها، ترورها و سخت گيرى هاى غير انسانى، از توده مردم زهر چشم مى‌گرفتند.
3. تبليغات؛ عامل سوم، خود به زير مجموعه هايى قابل تقسيم است كه قبلا اشاره شد كه معاويه از چه ابزارى براى تبليغات استفاده مى‌كرد و چگونه تاكتيك هاى مختلف را به كار مى‌گرفت.

روش هاى به كارگيرى عوامل انحراف جامعه از سوى معاويه
شيوه استفاده از اين عوامل در مقاطع مختلف حكومت معاويه تفاوت داشت و دوره حكومت وى را از اين نظر لااقل مى‌توان به سه مقطع تقسيم نمود.
مقطع اول، قبل از خلافت حضرت امير(عليه السلام) ؛ در آن دوران، شرايط براى معاويه بسيار راحت بود، زيرا سرزمين شام منطقه اى دور افتاده بود و با حكومت مركزى چندان ارتباطى نداشت و